Skip to content

حتی اگر طراح نیستید هم باید تفکر طراحی را یاد بگیرید. چرا؟ چون این روش و فرایند رسیدن به راه‌کارهای مختلف برای حل مساله است. راه‌کاری که نوین و جذاب به شمار می‌رود و کاربرد زیادی در زمینه‌های مختلف دارد. فرقی نمی‌کند که در چه پُست و جایگاهی در حال کارکردن هستید. اگر روش‌های حل مساله را بدانید، بسیاری از مشکلات‌تان را در کار و زندگی حل خواهید کرد. گاهی‌اوقات، دقت کرده‌اید که هر چقدر هم تلاش می‌کنید برای حل مشکلات و مسائل کاری یا شخصی به نتیجه‌ای نمی‌رسید؟ چاره چیست؟ آشنایی با روش‌هایی مانند تفکر طراحی که می‌توانند زندگی‌تان را در مسیرهای مختلف، از این رو به آن رو کنند. اجازه بدهید درباره ابعاد مختلف تفکر طراحی بیشتر برای‌تان بگوییم. با ما همراه باشید.

تفکر طراحی و رفع مشکلات شغلی شما

تفکر طراحی روشی خلاقانه برای حل مسائل است. کسی که این نوع از تفکر را یاد می‌گیرد، در همان ابتدای کار به‌خوبی متوجه می‌شود که باید به مخاطب خود در یک موضوع یا مشکل دقت زیادی داشته باشد. یعنی باید ببینید که مشکل به وجودآمده، چه کسانی را و به چه شکلی تحت تاثیر قرار می‌دهد. با شناخت این دسته از افراد است که امکان تعریف مشکل به طور دقیق‌تر و تولید راه‌کار به وجود می‌آید.

برای مثال، فرض کنید که در شرکتی به عنوان مدیر پشتیبانی و آماده‌سازی انبار مشغول به فعالیت هستید. اما اوضاع چندان به وفق مرادتان پیش نمی‌رود. علت چه می‌تواند باشد؟ یکی از اصلی‌ترین مشکلات می‌تواند ناشی از عدم درک درست همکارانتان در این بخش باشد. یعنی اگر ندانید که نیروهای کاری که با شما در تعامل هستند، چه نیازهایی دارند، به‌خوبی از عهده مدیریت‌کردن امور مرتبط با آنها هم برنخواهید آمد. واقعیت این است که بهترین راه‌کارها و راه‌‌حل‌ها برای از بین‌بردن مشکلات و مرتفع‌کردن مسائل مختلف، شناخت مخاطب آنهاست. باید مخاطب هر مشکل را بشناسید و سعی به رفع نیازها و خواسته‌هایش داشته باشید.

این روند، بخش مهمی از فرایند تفکر طراحی است. اما تمام ماجرا به این شرح نیست و ریزه‌کاری‌ها و اصول مختلف دیگری هم درباره این روش فکری وجود دارد که باید یاد بگیرید. در غیر این صورت، امکان استفاده موثر از آن برای‌تان وجود نخواهد داشت.

آشنایی بیشتر با تفکر طراحی

یکی از اصلی‌ترین گام‌هایی که در فرایند تفکر طراحی تعریف می‌شود، بیان مساله است. یعنی زمانی که به دردسر می‌افتید باید از خود بپرسید که چرا این‌طور شده است؟ ماجرا دقیقا از چه قرار است و چرا روند کارها به هم خورده است؟ برای کشف این مسائل باید قبل از هر چیز ببینید که چه افرادی و چطور از مشکل و مساله موجود صدمه می‌بینند و نیازها و خواسته‌هایشان را درک کنید. بعد هم به تعریف مساله به طور دقیق بپردازید. اجازه بدهید از اصول روش تفکر طراحی برای‌تان دقیق‌تر بگوییم:

اصول تفکر طراحی

هربرت سایمون (Herbert Simon) در کتاب خود با نام «علوم مصنوعات» که در سال ۱۹۶۹ منتشر نمود، مفهوم تفکر طراحی را پایه‌گذاری کرد. از آن تاریخ به بعد، مدل‌های متنوعی از روش تفکر طراحی در شکل‌ها و قالب‌های گوناگون برای کسب‌وکارهای مختلف تولید و عرضه شد. شرکت‌های معروف بزرگ دنیا هم از روش‌های تفکر طراحی در پیشبرد امورشان به وفور استفاده می‌کنند. برای مثال، شرکت معروف اپل از این روش بهره می‌برد و مبتنی بر آن، پرسش‌های زیر را مطرح می‌کند:

  • آیا کسی قبل از تولید محصولات اپل، نیاز به آنها را احساس می‌کرد؟
  • آیا کسی قبل از ایجاد پلت‌فرم‌ها و تولیدات جانبی محصولات اپل نیاز به آنها را احساس می‌کرد؟

بدیهی است که قبل از ورود اپل به صحنه کسب‌وکار، محصولاتی مشابه تولیدات آن در بازارها موجود بود. اما نگاه متفاوت این شرکت به نیازهای کاربران باعث شد تا حضورش، متفاوت باشد و تمام نگاه‌ها را به خود خیره کند. در واقع، شرکت توانمند اپل با مطالعه نیازها و خواسته‌های مختلف آشکار و پنهان مشتریان خود به درک بهتری از بازارها و مشتریان نسبت به رقبای خود رسید و توانست، محصولاتی را روانه بازار کند که شاید نیاز به آنها در شکل و قالب این شرکت از سوی مشتریان در گذشته احساس نمی‌شد اما دقیقا براساس خواسته‌ها و نیازهای عمیق و درونی آنها بود. پس از آنها استقبال زیادی هم به عمل آمد. استفاده از تفکر طراحی از سوی اپل بود که آن را در زمینه رسیدن به موفقیت‌های رنگارنگ یاری کرد.

۵ مرحله تفکر طراحی

مراحل مختلفی در روش‌های برگرفته از تفکر طراحی برای پیش‌برد این فرایند وجود دارد. اما اصلی‌ترین و بهترین روش تفکر طراحی دارای ۵ مرحله اساسی است:

  • همدردی و هم‌راهی با مخاطب مشکلات و مسائل؛
  • تعریف و بیان مساله؛
  • ایده‌پردازی؛
  • ساخت نمونه محصول؛
  • آزمون.

زمانی که به مراحل مختلف فرایند تفکر طراحی نگاه می‌کنید، به نظر این‌طور می‌آید که هر گام از روشی جداگانه الهام‌ گرفته شده است. مثلا مراحلی مانند ساخت نمونه محصول یا آزمون کردن ایده نهایی انگار از روش‌های حل مساله در مهندسی گرفته شده‌اند و بخش‌هایی نظیر همدردی و هم‌راهی یا ایده‌پردازی هم حاصل روش‌ها و تئوری‌های روانشناسی و جامعه‌شناسی هستند. بنابراین می‌توان درباره تفکر طراحی این‌طور گفت که گویا روشی است برای حل مسائل مرتبط با انسان‌ها تا مشکلی مهندسی را برای‌شان حل کند. یا شاید هم راه‌کاری است مهندسی تا مشکلی انسانی را از میان بردارد.

مرحله نخست؛ هم‌دردی و همراهی

بیشتر روش‌های حل مساله در پی آن هستند تا نیازها و خواسته‌های کسانی را رفع کنند که مخاطب آن مشکل قرار می‌گیرند. اما فقط، عده اندکی از آنها هستند که با نگاهی عقلانی و صحیح به شناختی درست از خواسته‌ها و نیازهای مخاطبان می‌رسند. ماجرا از این قرار است که دیگران به آنچه انجام می‌دهید، اهمیتی نمی‌دهند بلکه به چرایی انجام آن حساس هستند و در پی این هستند که چرا و با چه هدفی، کاری را انجام می‌دهید.

برای مثال، استقبالی که از محصولات اپل به میان می‌آید، به این خاطر نیست که بهترین محصول را تولید می‌کند. بلکه دلیل استقبال، این است که برای مشتری مسجل می‌شود که چه نیاتی پشت ساخت بهترین محصولات وجود دارد. این نیت هم ایجاد رفاه بیشتر برای مشتریان است. یعنی چیزی که اپل در تولید و ساخت به آن توجه زیادی دارد و هدفش عرضه محصولاتی است که مبتنی بر نیاز و خواسته مشتریان ساخته شده‌اند. اپل در زمانه‌ای وارد بازار کسب‌وکار شد که توجه به مخاطب در حاشیه قرار داشت و توجه شرکت‌های مختلف به تولید سود بیشتر برای خودشان معطوف شده بود. این همدردی و هم‌راهی با مخاطب باعث گشت تا اپل به جایگاهی بسیار متفاوت از رقیبان خود برسد.

مرحله دوم: تعریف و بیان مسأله

در فرایند تفکر طراحی، بعد از اینکه دریافتید که نیازها و خواسته‌های اجابت‌نشده مخاطبان یک مشکل چیست باید به سراغ تعریف و بیان مساله به طور دقیق‌تر بروید. مثلا در زمینه تولید محصولات در هر کسب وکار باید مخاطبان و مشتریان به دقت شناخته شوند تا معلوم گردد که نیازها و خواسته‌های‌شان درباره مصرف و استفاده از یک محصول چیست. بعد مشکلی که می‌تواند به کمک محصول و ایده درست از بین برود هم به دقت تعریف می‌شود.

شرح هر مشکل و مساله‌ای باید به حالتی بیانیه‌ای انسان‌محور باشد. یعنی نیاز است تا بدانید که موضوع چیست و چطور انسان‌ها و افراد را تحت تاثیر قرار داده است. در واقع، همان موضوعی که در بخش‌های قبلی مطرح شد، اینجا هم نمایان می‌شود: آیا در حال استفاده از راه‌کاری مهندسی برای حل مشکلی انسانی هستیم یا می‌خواهیم مشکلی مهندسی و فنی را با راه‌کارهای انسانی و در نظرگرفتن آدم‌ها حل کنیم. لحاظ‌کردن انسان‌ها در تعریف مسائل و تولید ایده‌ها و راه‌کارها در فرایند تفکر طراحی بسیار مهم است.

مرحله سوم: ایده‌پردازی

بسیاری از تیم‌ها و شرکت‌ها برای حل مسائل مخلتف در گام ایده‌پردازی به سراغ روش‌های مرسومی مانند جلسات طوفان فکری می‌روند. یعنی جلساتی که طی آنها، ایده‌ها بدون محدودیت و ترس در شمار زیادی تولید می‌شوند. در تفکر طراحی هم از روش‌های مختلف ایده‌پردازی استفاده می‌شود اما آنچه در فرایند تفکر طراحی بسیار حائز اهمیت است، دقت به نیازها و خواسته‌های افراد مخاطب یک مساله و تعریف دقیق مشکل آنها قبل از ایده‌پردازی است. برای شناخت ریشه‌ای مشکلات هم باید کمی از سطح فراتر رفت و به دقت مشکل و نیازهای پنهان در پشت آن را مورد مطالعه قرار داد.

فرقی نمی‌کند که از روش تفکر طراحی برای حل چه مشکلی استفاده می‌کنید. در هر حال باید عمیق به داستان خیره شوید. این تفکر می‌تواند در مسیر تولید یک محصول یا تعریف یک خدمت به کار رود. شاید هم برای حل مشکلی در میان کارکنان یک شرکت از آن بهره ببرید. تنوع کاربرد تفکر طراحی برای از میان برداشتن مشکلات مختلف بسیار زیاد است. نکته اساسی در به‌کارگیری آن، توجه به عمق و ریشه است. حال در مرحله ایده‌پردازی می‌توانید به ایده‌های مختلفی برسید که همگی مبتنی بر رویکردی انسانی تعریف می‌شوند.

مرحله چهارم: ساخت و تولید نمونه محصول

در مرحله ساخت و تولید نمونه محصول در فرایند تفکر طراحی، لازم نیست که حتما محصولی به شکل مدل و نمونه بسازید. یعنی در واقع نیازی نیست که محصولی فیزیکی به دست بیاید که در مقیاسی اندک مورد تست و آزمون قرار می‌گیرد. در این گام از روش تفکر طراحی می‌توانید به ایده‌ای غیرفیزیکی و ناملموس هم برسید. منظور از ناملموس، کیفیت نیست بلکه اشاره به غیرفیزیکی‌بودن راه‌کار و ایده دارد. البته تولید و ساخت نمونه محصول هم امری مفید است و می‌تواند کاربرد زیادی داشته باشد. ضمن اینکه در بسیاری از پروژه‌هایی که از تفکر طراحی بهره می‌برند هم از تولید محصول فیزیکی استفاده می‌شود اما گاهی هم ایده تولیدی به شکل معنوی و نه به شکل فیزیکی آزمایش می‌گردد.

در این مرحله از فرایند، آنچه اهمیت دارد، تست‌کردن یک ایده تصویب‌شده در مرحله قبلی در میان مخاطبانی آزمایشی است. همان‌طور که گفته شد، از روش تفکر طراحی برای موارد متنوعی استفاده می‌شود. مثلا تولید محصول. خب! در این صورت، بدیهی است که ساختن نمونه محصول فیزیکی و امتحان‌کردن آن در مقیاس کوچک در بازار مفید است اما گاهی هم ایده‌ای در دست خواهید داشت که آن را در میان افراد امتحان می‌کنید. مثلا اگر از تفکر طراحی برای رفع مشکلی میان کارکنان خود بهره می‌برید، دیگر پای محصولی فیزیکی در کار نخواهد بود و فقط یک ایده به طور آزمایشی در میان کارکنان تست می‌شود.

مرحله پنجم: آزمون

بیشتر مواقع و نه همیشه؛ مرحله پنجم تفکر طراحی از مراحل دیگر آن ساده‌تر است. چرا؟ به این خاطر که اصولا مراحل قبلی یعنی تولید ایده و ساخت نمونه محصول زمان زیادی را به خود اختصاص می‌دهند و حتی بارها تکرار می‌شوند تا بهترین نتایج حاصل شود.

زمانی که بهترین نتایج حاصل شد، دیگر تولید محصول نهایی و آزمون‌کردن آن زمان زیادی را از شما نخواهند گرفت. البته ناگفته نماند که مراحل مختلف فرایند تفکر طراحی اصلا و ابدا دارای ترتیب خاصی نیستند و زمان‌بندی برای پیش‌برد گام‌های مختلف وجود ندارد. یعنی شما می‌توانید از مرحله نخست، مستقیم به مرحله سوم بروید یا هر ترتیب دیگری را در کار برای خود اتخاذ کنید. قاعده‌ای در کار نیست. برخی از مراحل هم به موازات مراحل دیگر طی می‌شوند. کیفیت اتمام هر مرحله در تفکر طراحی بسیار مهم است. بنابراین، نیازی به رعایت چارچوبی به‌شدت سخت‌گیرانه وجود ندارد. معمولا هم مرحله نهایی کار یعنی آزمایش‌کردن نتیجه می‌تواند آخرین و کوتاه‌ترین بخش فرایند باشد.

در آخر

به نظر می‌آید که کسب‌وکارها زمانی می‌توانند به بهترین نتایج برسند که از الگوها و مدل‌هایی دقیق و خلاقانه مانند تفکر طراحی بهره ببرند. تفکر طراحی با انعطاف و خلاقیتی که در اختیار ما قرار می‌دهد، راه را برای تولید روش‌های حل مساله ناب و ایده‌آل فراهم می‌سازد. مهم‌ترین ویژگی آن هم در انسان‌محوربودنش است. یعنی انسان‌ها در تولید راه‌کارها برای حل مساله بسیار مهم هستند. در واقع، فقط به نتایج عددی و کمی دقت نمی‌شود؛ بلکه نیازها و خواسته‌های کیفی آدم‌ها هم در تولید راه‌کارها با این روش بسیار حائز اهمیت هستند.

در گذشته، مدل‌هایی که برای کسب‌وکارها استفاده می‌شد، مبتنی بر سودآوری و درآمدزایی بودند اما این روزها، شرکت‌ها برای موفقیت نیازمند روش‌هایی هستند که مشتریان را راضی و شاد نگه می‌دارند. با وجود داشتن نگاهی انسان‌محور به حل مسائل، راه‌کارهایی که در مراحل مختلف تفکر طراحی تولید می‌شوند، دقیق‌تر و ماندگارتر خواهند بود. در واقع، حذف انسان‌ها از راه‌کارها باعث می‌شود که هر موضوع و مساله‌ای فقط در سطح حل شود و نگاهی عمیق و جانانه به ریشه مشکلات شکل نگیرد. تفکر طراحی در زمینه حل مسائل گوناگون به کمک‌تان می‌آید. پس آن را جدی بگیرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام، من امید عرب هستم

فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار از UEL که حدود 20 سال است در حوزه‌ی دیجیتال مارکتینگ، شبکه، تولید محتوا و طراحی تجربه‌ی کاربری فعالیت داشته و دارم.

1517352420738 1

امید عرب

signature

با ما همراه شو!