برای پیشبرد هر پروژهای به شاخصها و نمودارهایی نیاز دارید که به شما درباره وضعیتتان گزارشهایی بدهند و بگویند که کجای کار قرار دارید. البته اگر ابزارهای سنجشی که انتخاب میکنید، مناسب نباشند، نه تنها دید مناسبی نسبت به وضعیت پروژه پیدا نمیکنید بلکه ممکن است که مسیرتان منحرف شود و اعضای تیمتان را هم تحت فشار بیهوده قرار بدهید. اما نمودار گردش تجمعی از ابزارهای مفیدی است که به شما کمک میکند تا اوضاع تیم و کارتان را بهدرستی رصد کنید. این نمودار در سیستم کانبان مورد استفاده قرار میگیرد.
نمودار گردش تجمعی
نمودار گردش تجمعی (cumulative flow diagram) نشاندهنده روند انجام کارها از ابتدا تا نقطه زمانی مورد بررسی است. یعنی از ابتدای شروع کار تا زمان حال، جریان توسعه امور را به نمایش میگذارد. این نمودار برای پیشبینی وضعیت پروژهها و روند کلی کار بسیار مفید است. اجازه بدهید که به نمودار زیر نگاهی بیاندازیم:
محور افقی نشاندهنده زمان است. محور عمودی هم تعداد تسکها (task) یا همان وظایف را نشان میدهد. منحنیهای درونی هم تعداد وظایف در حالات مختلفی هستند که در بورد یا همان تخته نمایش کانبان استفاده میکنید. در این نمودار سه منحنی در اختیار داریم: کارهایی که باید انجام شوند، کارهای در حال انجام، کارهای انجامشده. یادتان باشد که اگر حالات متعددی برای پروژهتان تعریف کردهاید و از این سه حالت بیشتر هستند، احتمالا استفاده از نمودار گردش تجمعی برایتان بیاستفاده خواهد بود.
بعد از اینها به سراغ شرح منحنیها میرویم:
- فاصله میان منحنی کارهایی که باید انجام شوند و کار در حال انجام رو به زیادی گذاشته است. پس باید بکلاگ را چک کنید و اوضاع را بررسی نمایید. شاید تعداد آیتمهای حالت کارهایی که باید انجام شوند، زیاد است و این وضعیت به وجود آمده است.
- اگر فاصله میان منحنی در حال انجام و انجامشده زیاد است باید کارهای در حال انجام را بازبینی کنید و در صورت امکان، محدودیتهایی در این قسمت اعمال کنید. احتمالا آیتمهای این حالت زیاد از حد شده و نیاز به کنترل دارند.
- اگر سطح زیر منحنی حالت انجامشده روبه زیادی گذاشته است یعنی اوضاع خوب پیش میرود و کارها را انجام دادهاید و مسیر را درست طی کردهاید.
زمانی که این اطلاعات را درباره نمودار گردش تجمعی به دست میآورید، قدرت تحلیلتان از وضعیت پروژه هم بیشتر میشود. مورد زیر را در نظر بگیرید:
در این نمودار ۴ بخش وجود دارد که اطلاعات بسیار خوبی را در اختیارمان قرار میدهند:
- زمان بین شروع و اتمام فرایند تولید یا زمان تاکتیکی (lead time): این زمان نشان میدهد که چقدر طول میکشد تا یک تسک از حالت باید انجام شود به حالت انجامشده برسد.
- زمان چرخه یا زمان عملیاتی (cycle time): این زمان نشان میدهد که چقدر طول میکشد تا یک تسک از حالت در حال انجام به حالت انجامشده وارد شود.
- بکلاگ (backlog): بزرگی آن نمایش داده میشود. زمانی که کار زیادی در بکلاگ داشته باشید، این موضوع روی نمودار گردش تجمعی هویدا میشود.
- کار در حال توسعه (wip): این نشان میدهد که در هر زمان چه مقدار کار در حال انجام است. مانعی هم در مسیر کار مشخص است. اگر هیچ محدودیتی در مسیر کارهای در حال انجام وجود نداشته باشد، روی نمودار موضوع قابل بررسی خواهد بود.
در آخر
میتوان گفت که نمودار گردش تجمعی اطلاعات زیادی در اختیارمان میگذارد. برای مثال میتوان موارد زیر را از چنین نموداری استخراج کرد:
- تعداد زیادی کار و انباشت مسئولیتها در یک پروژه.
- اگر در پروژه از تست و آزمون استفاده میشود، کُندبودن احتمالی این کار در نمودار منعکس میشود.
- طولانیبودن زمان شروع تا تکمیل پروژه هم از روی نمودار گردش تجمعی قابل شناسایی است.
- تغییرنکردن بکلاگ که امری عجیب است هم در نمودار مذکور به نمایش گذاشته میشود. هر بکلاگی باید بعد از مدتی تغییر کند. علت این است که صاحبان محصول و تیم کاری به مرور زمان دانش و اطلاعات بیشتری درباره محصول پیدا میکنند و ناخودآگاه بکلاگ باید دستخوش تغییراتی شود.
“نمودار کار باقیمانده در مقابل نمودار جریان تجمعی“