از زمانی که تصمیم به راهاندازی کسبوکاری میگیرید، چرخهی عمر آن هم شروع میشود. پس چرخهی عمر هر کسبوکاری با شکلگیری ایده و راهاندازی شروع میشود و اگر موفقیت به دست آید با مراحل دیگری مانند رشد، بلوغ و… ادامه خواهد یافت. راهاندازی کسبوکارها پر از چالش است و هر مرحله از عمر آنها هم با مشکلات و چالشهای مخصوص به خود همراه خواهد بود. برای موفقیت باید تفکری انعطافپذیر داشته باشید و استراتژیهایتان را با شرایط پیرامون خود تطبیق دهید. در واقع، رویکردهای مختلفی برای فعالیت در هر بازار موجود است. راه نفوذ به بازارهای مختلف نیاز به بررسی و انعطافپذیری دارد. باید بهدرستی بدانید که چه استراتژیهایی را برای نگهداشتن سهم بازار خود به کار ببرید و برای اهداف دیگر مانند رشد در بازار به چه استراتژیهایی روی بیاورید.
پژوهشها و مطالعات نشان میدهند که شکست کسبوکارها و استارتاپهای مختلف به خاطر بدشانسی نیست. در بازار خبری از شانس نیست. این تصمیمهای درست و منطقی هستند که موجبات رشد و موفقیت را برای کسبوکارها فراهم میکنند. پس اگر میخواهید اسیر شکست نشوید باید خوب فکر کنید و خوب هم عمل کنید. شناخت مراحل مختلف کسبوکار و آگاهی از چرخهی عمرتان باعث میشود تا با چالشها و مشکلات احتمالی هر دوره آشنا شوید و راهکارهای مناسبی برای هر گام از کسبوکارتان پیشبینی نمایید. استراتژیها، اهداف و اولویتهای هر دوره از کسبوکار با دورهای دیگر متفاوت است. پس باید چرخهی عمر کاری خود را بهخوبی بشناسید. در ادامه از مراحل مختلف کسبوکار خواهید خواند:
مرحلهی نخست: کاشت و توسعهی ایده
مرحلهی کاشت، نخستین گام شروع هر کسبوکار است. در واقع، مرحلهی کاشت، همان گامی است که هنوز در آن هیچ خبری از نشانههای نخست وجود کسبوکار هم نیست. همه چیز در اینجا در حد ایده تولید میشود. شما ایدههایی دارید و میخواهید به سمت اجراییکردن آنها پیش بروید. در این مرحله باید بدانید که امکان عملیشدن ایدههایتان وجود دارد یا خیر. در مرحلهی نخست راهاندازی کسبوکار باید از افراد و منابع مختلف در مورد کسبوکار موردنظرتان تحقیق کنید. با دوستان، آشنایان، همکاران، متخصصان کسبوکار مورد نظرتان و هر کسی که فکر میکنید در راهاندازی ایدهتان به شما توصیهای مفید میکند، در ارتباط باشید.
یادتان باشد که موفقیت هر ایدهای برای راهاندازی استارتاپها و کسبوکارهای مختلف، وابسته به عوامل گوناگونی است. مثلا: تواناییها و مهارتهای خودتان در مدیریت و پیشبرد پروژه، آمادگی بازار برای پذیرش محصول یا خدماتتان، حمایتهای مالی که از شما به عمل میآید و … .
مرحلهی کاشت و توسعهی ایده، نوعی مراقبهی کسبوکاری است. یعنی باید در خودتان و ایدههایتان دقیق و عمیق شوید و ببینید که قرار است به کجا برسید، در این راه چه امکاناتی دارید و چطور باید در مسیر قرار بگیرید و حرکت کنید.
مرحلهی دوم: استارتاپ و راهاندازی
بعد از اینکه دربارهی ایدهی اولیهی راهاندازی استارتاپتان به نتایجی مشخص و دقیق رسیدید باید به سراغ مرحلهی بعدی بروید. مرحلهی بعدی، راهاندازی و شروع کار است. برخی معتقدند که مرحلهی دوم یا همان استارتاپ و راهاندازی کسبوکار، پرخطرترین بخش کار است. اگر اشتباهی در این مرحله پیش بیاید، بنای کار روی پِی و اساسی ضعیف قرار خواهد گرفت. اشتباهات راهاندازی کسبوکار است که موجب میشود، ۲۵ درصد از کسبوکارها نتوانند حتی به سال پنجم تولد خود برسند. انطباقپذیری و داشتن انعطاف از ویژگیهای مهم و کلیدی در این مرحله است.
در مرحلهی دوم باید تلاش کنید تا بازخوردهای مشتریان و بازار را بهخوبی زیر نظر بگیرید تا محصول و خدماتی مطابق با نیاز و خواستهی آن ها ارائه کنید. اینجاست که امکان دارد کمی ابهام در مسیرتان پیش بیاید. شاید بازخوردهای مشتریان و بازار دقیقا منطبق با چیزی نباشد که شما انتظار داشتهاید. پس لازم است قابلیت انعطافپذیری را در خود تقویت کنید تا در صورت نیاز، بتوانید به راحتی تغییرات لازم برای پذیرش از سوی مشتری و بازار را به وجود بیاورید. اگر بازار و مشتریان را بهخوبی بشناسید از ابهامات دلهرهآور کسبوکار دور خواهید شد و بار دیگر در مسیری واضح به سمت موفقیت حرکت خواهید کرد.
مرحلهی سوم: رشد و جاافتادن در بازار
زمانی که وارد مرحلهی سوم کسبوکار و چرخهی عمر آن میشوید، دیگر به منبع درآمدی منسجم دست پیدا کردهاید و میتوانید از کاری که راه انداختهاید، درآمدی مشخص کسب کنید. ضمن اینکه در مرحلهی رشد و جاافتادن در بازار، مدام با مشتریانی تازه هم روبهرو میشوید. در مرحلهی رشد باید در انتظار افزایش جریان نقدینگی باشید. نقدینگی در این بخش از کار بیشتر میشود و علت آن هم درآمدی است که به دست میآید و میتواند هزینههای جاری کسبوکار را پوشش بدهد. در مرحلهی رشد و زمانی که تقریبا در بازار جاافتادهاید، باید انتظار داشته باشید که سود به شکلی آرام و پیوسته بهبود پیدا کند.
سختترین چالش در این مرحله، برقراری تعادل میان تقاضاهای تازهی بازار و مشتریان، مدیریت درآمدها، توجه به مشتریان، رقابت با رقبا و مدیریت نیروهای کار در حال افزایش است. جذب نیروهای بااستعدادی که مجهز به مهارتهای مختلف هستند هم در این مرحله مفید واقع میشود. مدیران خبره معمولا برای بخش جذب نیروهای خبره و تازه زمان زیادی صرف میکنند. هدایت و مدیریت نیروهای کاری در حال توسعه در مرحلهی سوم کسبوکار بسیار مهم است. اگر مهارت کافی در این زمینه نداشته باشید، امکان دارد که کنترل اوضاع از دستتان خارج شود. مسئولیتهای افراد در این مرحله در حال افزایش و توسعه است. این وظیفهی مدیر است که بتواند اهداف مشترک و مسیری درست را به نیروهای کار نشان دهد تا همه در کنار هم به هدف برسند.
مرحلهی چهارم: توسعه
در مرحلهی توسعه، احتمالا احساس میکنید که روی روال خاصی قرار گرفتهاید. نیروهای کاری دیگر در بخشهایی فعالیت میکنند که شما به عنوان مدیر کار، زمان کافی برای رسیدگی به آنها را ندارید. در این مرحله باید بیشتر وظایف را به عهدهی تیمهای کاری بگذارید، بدون اینکه نیاز خاصی به کنترل مداوم آنها وجود داشته باشد. حضور کسبوکارتان در صنعت موردنظرتان هم با تجربه و تخصص همراه شده و حالا دیگر همه شما را میشناسند. به نظر میرسد که در مرحلهی چهارم چرخهی عمر کسبوکار نیاز به آن دارید که دربارهی توسعهی افقهای کاریتان تصمیمگیری کنید. شاید توسعهی محصول و خدمت یا ورود به نواحی جغرافیایی تازه در این مرحله فکر خوبی باشد.
بیشتر کسبوکارها در این مرحله با افزایش جریان نقدینگی و درآمد روبهرو هستند. دیگر پایه و اساس کار بنا شده و همهچیز روی روالی خاص در جریان و حرکت است. اما باید حواستان جمع باشد که احساس دور بودن از خطر و چالشها را در خود بهوجود نیاورید. واقعیت این است که در تمام مراحل کسبوکار نیاز به حرکت وجود دارد. کافی است در یک مرحله توقف و استراحتی داشته باشید؛ این توقف و استراحت به قیمت شکست و عقبماندن خواهد بود. البته حرکت به سوی جلو و توسعه هم باید با دقت خاصی همراه باشد. در غیراینصورت، چیزی جز شکست نصیبتان نخواهد شد.
توسعهی کسبوکار
برنامهریزی دقیق برای توسعه است که میتواند شما را به موفقیت برساند. برای برنامهریزی دقیق هم باید به منابع در دسترس دقت کنید. باید دربارهی هزینههای توسعه و اقدامات لازم برای آن، نگاهی واقعبینانه داشته باشید. لازم است تا برآوردهایی انجام دهید و بدانید که آیا توسعهای که در کسبوکارتان در نظر میگیرید، بازگشت سرمایه و درآمدی قابلقبول برایتان به همراه خواهد داشت یا خیر. همیشه هم به این موضوع دقت کنید که تغییرات و توسعه در راه، روی کیفیت و وضعیت فعلی محصول یا خدماتتان چه اثراتی خواهد داشت.
به این نکتهی مهم دقت کنید که داشتن برنامهی کسبوکار مهم است. اما اگر بنا به توسعه باشد، نباید به این فکر کنید که برنامهی کسبوکار اولیهای که تدوین کردهاید، حتما در مراحل توسعهی کار هم پاسخگوی نیازهایتان خواهد بود. در واقع، هیچ ضمانتی وجود ندارد که برنامهی کسبوکار اولیهتان همچنان در ادامهی مسیر هم مناسب و مفید باقی بماند. داشتن نگاهی به چالشها و خطرات پیش رو در مرحلهی توسعه است که میتواند موفقیتتان را ضمانت کند. پس بیگدار به آب نزنید.
مرحلهی پنجم: بلوغ و خروج احتمالی
بعد از اینکه مرحلهی توسعه را با موفقیت از سر گذراندید، امکان ورود به مرحلهی بلوغ برایتان فراهم میشود. در این بخش از چرخهی عمر کسبوکارتان میتوانید شاهد سودی ثابت باشید. برخی از شرکتها هم هستند که در مرحلهی پنجم همچنان با سرعتی اندک در حال توسعه و رشد قرار میگیرند. برخی از کسبوکارها هم با همان سود و وضعیت خوبی که پیدا کردهاند، بدون رشدی تازه به حیات خود ادامه میدهند. در این مرحله یعنی بلوغ، کسبوکارها با دو انتخاب روبهرو هستند. یا میتوانند به سمت توسعههای جدیدتر گام بردارند یا از بازار و صنعتی که مشغول به کارند، خارج شوند.
اگر میخواهید کسبوکارتان را توسعه دهید باید دوباره همان کارهایی را انجام بدهید که در مرحلهی چهارم انجام دادید. لازم است که از خود بپرسید، ظرفیت و امکان توسعه تا چه حد موجود است؟ آیا شانس و فرصتهای کافی برای توسعه وجود دارد؟ حواستان باشد که به شکستهای احتمالی هم فکر کنید. باید از خود بپرسید که در صورت شکست محتمل، آنقدر از نظر مالی قوی هستید که بتوانید دوباره سرحال شوید و به نقطهی قبلی بازگردید؟ ویژگیهای رهبری را هم در خودتان بررسی کنید تا مشخص شود آیا توان کافی برای انگیزش نیروهای کاری جهت توسعهی کسبوکار را دارید یا خیر؟
بسیاری از شرکتها در مرحلهی توسعه در دوران بلوغ به رهبر و مدیرعاملی تازه نیاز پیدا میکنند؛ کسی که بتواند از پس ردکردن چالشهای تازه برآید.
برخی از کسبوکارها هم هستند که در مرحلهی بلوغ ترجیح میدهند بازار را ترک کنند. دلایل متعددی میتواند پشت این تصمیم باشد. در هر حال، خروج از بازار و صنعت هم نیاز به بررسی دارد و باید بنا به نوع شرکت (خصوصی یا دولتی) برای پشت سر گذاشتن چالشها در این مرحله تحقیق و بررسی کنید.
هدایت کسبوکار در چرخهی عمر آن
هر کسبوکاری تمام مراحلی را که در بالا نام برده شد، طی نمیکند. در واقع، امکان دارد که پرشهایی در هر مرحله وجود داشته باشد. ترتیبی که ارائه شد هم برای همهی کسبوکارها صادق نیست. برای مثال، برخی از کسبوکارها هستند که به محض ورود به بازار با رشدی چشمگیر روبهرو میشوند و اصلا در مسیر کلی الگوی چرخهی عمر کسبوکار پیش نمیروند. گاهیاوقات، سود کلانی که فوری نصیب مدیران کسبوکاری نوپا میشود، آنها را به این فکر وامیدارد که بدون طیکردن مراحل بعدی، از بازار خارج شوند. البته شایان ذکر است که بیشتر شرکتها معمولا مسیری مشابه آنچه برای چرخهی عمر گفته شد، طی میکنند. برای همین است که اگر قصد و نیت ورود به کسبوکاری تازه را دارید باید حتما با مراحل مختلف این عرصه آشنا باشید و بدانید که در هر بخش از چرخهی عمر چه میگذرد.
آشنایی بیشتر با فرصتها و چالشهاست که آمادگیتان را برای تصمیمگیریهای درست بیشتر میکند. یادتان باشد که موفقیت در هر کسبوکاری مدیون بهکارگیری مدیریت غریزی، یعنی استفاده از شهود در مدیریت در کنار اقدامات منطقی و برنامهریزیشده است. بیگدار بهآب زدن پاسخگوی شما در مسیر موفقیت نخواهد بود. باید تلفیقی از شهود و منطق عینی را به کار بگیرید تا بتوانید از میان چالشهای رنگارنگ هر مرحله از چرخهی عمر کسبوکار بهخوبی گذر کنید.