اگر از قبل بدانید که مدیر استخدام نیروهای تازه در یک شرکت در مصاحبه شغلی چه چیزهایی از شما خواهد پرسید، عالی میشود؟ بله قطعا عالی میشود. هیچکدام از ما توانایی پیشگویی و خواندن ذهن دیگران را نداریم اما خوشبختانه با بررسی سوالات رایجی که در مصاحبههای شغلی پرسیده میشود، امکان پیشبینی وضعیت را به دست میآوریم. میتوانیم پرسشهای احتمالی را مرور کنیم و پاسخهای آنها را هم در ذهن آماده داشته باشیم. بهتر است قبل از مصاحبه شغلی، خود را آماده کنید تا در جلسه جا نخورید و راحتتر بتوانید پاسخهای درست بدهید.
پرسشهای کلاسیک در مصاحبههای شغلی
سوالاتی وجود دارند که کلیشهای محسوب میشوند و معمولا مصاحبهشوندگان به سراغشان میروند. مثلا اینکه از شما میپرسند: شما که هستید؟ چرا فکر میکنید برای این موقعیت شغلی مناسبید؟ مهارتهایتان چیست و در چه زمینهای توانمند هستید؟ شاید این پرسشهای کلیشهای با ادبیاتی متفاوت از شما پرسیده شوند اما در هر حال باید پاسخهایی برای آنها آماده کنید. مثلا به موارد زیر دقت داشته باشید:
۱.درباره خودتان میگویید؟
این پرسش ساده و کلیشهای اما کلیدی و مهم است و بسیاری از افراد، شانس درست جوابدادن آن را از دست میدهند. در پاسخدادن به این پرسش اصلا قرار نیست که تاریخچه زندگیتان را با تمام ضعفها و قوتهایش تعریف کنید. شما باید بخشی از سوابق و زندگیتان را در این بخش بازگو نمایید که نشاندهنده توانمندیهایتان برای تصاحب شغل است. کارشناسان پیشنهاد میکنند که اگر دستاوردی مهم در سابقه کاریتان دارید، با آن شروع کنید و بعد حول آن موضوع و معرفی دستاوردتان از خودتان بیشتر برای مصاحبهشوندگان توضیح بدهید. ضمن بیان تجربهها و گذشتهتان تلاش کنید که مصاحبهکنندگان را درباره علاقهمندی و مناسببودنتان برای شغل متقاعد کنید.
۲.چطور از خالیبودن این موقعیت شغلی باخبر شدید؟
این پرسش که چطور متوجه شدهاید، موقعیتی در شرکت مذکور خالی است هم فرصتی ایدئال برای جا کردن خودتان در دل مصاحبهشوندگان است. در پاسخ به این پرسش میتوانید نشان بدهید که به کارکردن در مجموعهشان علاقهمندید و این را افتخار و دستاوردی مهم میدانید. برای مصاحبهشوندگان بگویید که از کجا آگهیشان را دیدهاید و بگویید که توجهتان را نام و سابقه شرکت و… به خود جلب کرده است. دلیلی پیدا کنید که علاقه و شوقتان را بیشتر منعکس کند.
۳.چرا میخواهید در این شرکت کار کنید؟
از کلیشهایبودن بهطور جدی خودداری کنید. درست است که سوالها کلیشهای هستند اما شما باید پاسخهایی خاص برای آنها طراحی نمایید. به دنبال نقاط جذاب و خاص شرکت باشید و آن را در پاسختان به کار بگیرید. ببینید که این شرکت چه دستاورد ویژهای دارد که میتوانید روی آن مانور بدهید. مثلا بگویید که روند رشد و سرعت پیشرفت مجموعه را خیلی میپسندید یا ظرفیتهای رشدی که در آن وجود دارد، برایتان بسیار جالب است. از فضای خوب کاری بگویید یا هر چیز دیگری که در آن شرکت مثبت ارزیابی میکنید. اگر نتوانید به این سوال پاسخی دندانگیر بدهید، شانس بزرگی را از دست خواهید داد.
۴.چرا این شغل را میخواهید؟
شرکتها به دنبال جذب نیروهایی هستند که نسبت به شغلشان شور و شوق دارند. پس باید پاسخ قابلقبولی برای این سوال داشته باشید. باید ببینید که واقعا دلیل علاقهمندیتان به آن موقعیت شغلی چیست و آن را عنوان کنید. مثلا اگر بناست که مدیر منابع انسانی شوید، به این نکته اشاره کنید که علاقهمند به ارتباطات با دیگران هستید. دلایل حقیقی علاقهمندی خود به شغل و شرکت را از قبل در ذهن آماده کنید. اگر هم واقعا علاقهای به آن پُست شغلی ندارید، احتمالا باید به دنبال کار دیگری باشید و خود را دقیقتر بشناسید.
۵.چرا باید شما را استخدام کنیم؟
هیچ پرسشی بهتر از این برای ابراز تواناییها و تعریفکردن از خودتان وجود ندارد. پس آن را غنیمت بشمارید. در اینجا باید طوری از خود بگویید که مشخص شود، توانمندیهای انجام شغل را دارید، با فرهنگ شرکت همخوان هستید و توانایی انجام کارهای تیمی را هم دارید. باید نشان بدهید که اهل گرفتن نتایج مثبت هستید و میتوانید برای یک شرکت مثبت باشید.
۶.نقاط قوت شما چیست؟
در پاسخدادن به این پرسش اصلا لازم نیست که فهرستی بلندبالا از ویژگیهای مثبتتان نام ببرید. یکی از ویژگیهای شاخصتان را که میتواند مصاحبهکنندگان را برای جذبتان مجاب کند در نظر بگیرید و درباره آن صحبت کنید. اگر سابقه کاری ایدهآل و دستاوردی مهم دارید، حتما آن را تعریف کنید و نشان بدهید که در موقعیتهای کاری چقدر مفید خواهید بود. همه داستان دوست دارند. پس تعریف خاطره یا ماجرایی از موفقیتها میتواند مناسب باشد. البته اوضاع را بسنجید و اگر دیدید که مصاحبهکنندگان در دسته معدود افرادی قرار میگیرند که از داستان خوششان نمیآید، طور دیگر از ویژگیهای مثبتتان تعریف کنید.
۷.نقاط ضعف شما چیست؟
هدف مصاحبهشوندگان از این پرسش یافتن میزان صداقت و خودشناسی شماست. پس راست بگویید اما زیاد از حد از نقاط ضعفتان چیزی نگویید. طوری صحبت کنید که آن نقطه ضعف به نقطه قوتتان در مصاحبه بدل شود. چطور؟ مثلا بگویید که من سالها از صحبتکردن در جمع واهمه داشتم اما با شرکت در کلاسهای سخنرانی این مشکل در من به حداقل رسیده است. باید طوری رفتار کنید که نشان بدهید، به ضعفهایتان واقف هستید و حاضرید برای بهبود آنها تلاش کنید.
۸.بزرگترین دستاورد کاریتان چه بوده است؟
هیچ چیز بهتر از سوابق کاریتان نمیتواند مصاحبهکنندگان را برای جذب شما مجاب کند. در این بخش از کار به سراغ سوابقتان بروید، شغل قبلی و موقعیتتان را شرح بدهید و بگویید که چه میکردید و چه پروژه شاخصی را انجام دادهاید و به نتیجه مطلوب رساندهاید. مستندات موفقیتتان را با آمار و ارقام و درصد ارائه کنید.
۹.درباره چالشی در شغل قدیم خود و شیوه رویارویی با آن بگویید
درست است که هیچکس تمایلی ندارد از مشکلات بد قبلی خود بگوید اما طوری رفتار نکنید که انگار تاکنون چنین چیزی برایتان پیش نیامده است. جزئیات چالشهای از سرگذراندهشده را نگویید اما به آنها اشاراتی داشته باشید. بیشتر درباره ابعاد آموزنده آن چالش بگویید و به سوالاتی که درباره آن از شما میشود، صادقانه و حرفهای پاسخ بدهید. این را هم شرح بدهید که اگر باز دچار چنین مشکلی شوید، با چه راهکاری از پس حل آن برخواهید آمد. نشان بدهید که درسهای لازم را از چالش پیشآمده گرفتهاید.
۱۰.تا به حال ویژگیهای رهبری در مشاغل سابقتان از خود بروز دادهاید؟
لازم نیست که سابقه بسیار مهمی داشته باشید. حتی اگر سرپرست یک واحد بودهاید، به همکارانتان انگیزه دادهاید یا مدیریت یک پروژه به عهدهتان بوده هم میتوانید از تجربههایتان بگویید. از جزئیات کار و موفقیتتان در رهبری بگویید و ماجرا را دوباره در اینجا هم در قالب داستانی جذاب شرح بدهید. البته حواستان باشد که کسلکننده نشوید و جمع شما را پس نزند.
۱۱.در مشاغل قبلیتان با تیم مخالفت هم داشتهاید؟
در اینجا هم باید طوری از تجربه مخالفت خود صحبت کنید که برایتان امتیاز مثبت به همراه بیاورد. برای مثال اگر توانستهاید با مخالفتکردن منجر به جلوگیری از بروز یک مشکل شوید از آن برای مصاحبهشوندگان بگویید. یا مثلا بگویید که مخالفت داشتهاید اما یاد گرفتهاید که مخالفت بیپشتوانه منطقی فایدهای ندارد و قصد تکرار چنین کاری را ندارید.
۱۲.از اشتباهات قبلیتان در کار بگویید
باز هم وارد جزئیات نشوید و از اشتباهاتی صحبت کنید که جنبه آموزشی برایتان داشتهاند و یاد گرفتهاید که اگر دوباره در موقعیتی مشابه قرار گرفتید، باید چه واکنشی از خودتان درباره آن نشان بدهید. نگذارید که داستان اشتباهات قبلی پررمز و رازتان لو برود و به عنوان فردی نالایق شما را بشناسند. در واقع، قرار نیست که دروغ بگویید بلکه قرار است تا ماجرا را از نقطهنظری درست تعریف کنید.
۱۳.درباره شکستهایتان بگویید
اینجا هم صادق باشید اما طوری از شکستهای قبلیتان بگویید که ناتوانی و نادانی در آن هویدا نباشد و بیشتر نشان بدهید که از شکستتان عبرت گرفتهاید و در موقعیتهای مشابه آن قرار نخواهید گرفت. البته تعریفتان از شکست را هم مطرح کنید. مثلا بگویید که به عنوان یکی از اعضای تیم، غافلگیرشدن را شکست میدانید و بعد به تحلیل بپردازید و موقعیتتان را شرح بدهید.
۱۴.دلیل ترک شغل قبلی چیست؟
در پاسخ به این پرسش باید کماکان صادق باشید اما طوری جواب بدهید که به محل کار قبلی، پُستتان و رئیس سابقتان بیاحترامی نشود. بگویید که به دنبال کشف موقعیتهای تازه هستید، در مسیر تغییر قرار دارید و میخواهید به دنبال چیزی بروید که بیشتر به آن علاقه دارید.
۱۵.چرا اخراج شدهاید؟
اگر بنا به دلایلی بیرونی اخراج شدهاید؛ مثلا تعدیل نیرو باعث اخراجتان شده است، این دلیل را راحت مطرح نمایید. اما اگر به خاطر عملکرد ضعیف اخراج شدهاید هم کماکان صادق باشید. دلایل ضعفتان را بگویید و از دروغگفتن پرهیز کنید. اینجا هم خاطرنشان کنید که از گذشته درس گرفتهاید و دیگر نمیخواهید قربانی اشتباهات قبلیتان شوید.
۱۶.دلیل وجود وقفه زمانی در رزومه کاریتان چیست؟
دلیل وجود وقفه زمانی در رزومه کاریتان هر چه که هست، آن را صادقانه مطرح کنید. ممکن است به خاطر نگهداری از فرزندان یا والدین نتوانستهاید در مقطعی از زمان کار کنید. شاید درگیر بیماری بودهاید. شاید کار موردنظرتان را پیدا نمیکردید و… . دلیل هر چه که هست، آن را مطرح کنید و طفره نروید.
۱۷.چرا مسیر شغلیتان تغییر کرده است؟
از خواستهها و تواناییتان برای تغییر مسیر بگویید و مصاحبهکنندگان را قانع کنید که حتی اگر سوابق کاری قبلیتان با درخواست شغلی فعلیتان ارتباطی ندارد، باز هم ارتباطات پنهانی وجود دارد که شما میتوانید ایجاد کنید و موفقیت را در جایگاه تازه کاریتان از آن خود نمایید.
۱۸.دستمزد قبلیتان چقدر بوده است؟
در بسیاری از کشورها پرسیدن چنین سوالی غیرقانونی است. اما در هر حال، بیشتر اوقات در مصاحبههای شغلی این موضوع پرسیده میشود. باید تلاش کنید که این سوال را بهشکلی غیرمستقیم پاسخ بدهید. برای مثال حرف را عوض کنید و بگویید که موقعیت شغلی که اکنون به دنبالش هستید، برایتان ارزشمند است و برای دستمزد آن هم حاضر به توافقکردن هستید. طوری صحبت کنید که انگار این پرسش بیاهمیت است و نباید از شما پرسیده میشد. اگر هم مشکلی به نظرتان وجود ندارد، رقم دستمزد قبلیتان را بگویید. این کار را زمانی انجام بدهید که مطمئن هستید، برایتان سود به دنبال خواهد داشت.
۱۹.چه چیزی را درباره شغلتان دوست ندارید؟
اینجا هم باید دقت کنید تا نکتهای منفی درباره کار قبلی و محل کار گذشتهتان مطرح نشود. بهتر است بگویید که مشکلات زیادی وجود نداشته بلکه به دنبال کسب فرصتها و تجربههای بهتری هستید که امکان موفقیت و رشد را بیشتر مقدور میکنند.
۲۰.به دنبال چه چیزی در انتخاب این شغل هستید؟
دقیق و واضح به این پرسش پاسخ بدهید و سعی کنید که تمام مزایایی که با به دست آوردن این شغل در شرکت موردنظرتان به شما میرسد در اینجا مطرح نمایید.
۲۱.چه نوع محیطهای کاری را ترجیح میدهید؟
بدیهی است که باید کمی با محیط شرکت موردنظرتان آشنا شوید و درباره همان هم صحبت کنید. اگر میتوانید قبل از مصاحبه بررسی کنید که محیط شرکت چطور است و در پاسخ به این سوال، طوری صحبت کنید که محیط دلخواهتان شرایطی مشابه همان شرکت داشته باشد.
۲۲.شیوه مدیریتی محبوبتان چیست؟
بهترین مدیران کسانی هستند که ضمن انعطافپذیری، قوی و مقتدرند. این پاسخ بسیار هوشمندانه است و این را هم اضافه کنید که هر تیم و مجموعهای به استراتژیهای مدیریتی مخصوص به خود نیاز دارد.
۲۳.رئیس و همکارانتان چطور شما را توصیف میکنند؟
یادتان باشد که احتمالا از رئیس سابق یا همکاران قبلیتان درباره شما تحقیق میشود. پس دروغ نگویید. اما نقاط مثبتی که داشتهاید حتما قید کنید و از این فرصت برای ابراز توانمندیها و ویژگیهای مثبتتان بهره ببرید.
۲۴.چطور با شرایط استرسزا و سخت کنار میآیید؟
این پرسش هم فرصتی عالی برای ابراز تواناییهایتان است. نگویید که شما مانند کوهی قوی در مقابل استرس میایستید و… . بلکه هوشمندانه از این بگویید که قطعا چنین موقعیتهایی برای همه دشوار هستند اما شما میدانید که باید به سراغ چه تکنیکهایی برای مدیریت استرس خود بروید.
۲۵.علاقهمندیهای خارج از محیط کاریتان چیست؟
گاهیاوقات، مصاحبهکنندگان برای اینکه بیشتر با شما آشنا شوند درباره علاقهمندیهایتان و تفریحاتی که خارج از کار انجام میدهید هم سوالاتی میپرسند. با پاسخدادن به این پرسش هم میتوانید ابعاد مثبتی از شخصیت خود را به نمایش بگذارید. البته صداقت را رعایت کنید و دروغ نگویید. یادتان باشد، طوری از سرگرمیها و تفریحاتتان تعریف نکنید که انگار تمام وقت و زمانتان صرف همین موضوعات میشود.
۲۶.برای بچهدارشدن برنامهریزی دارید؟
در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، پرسوجو کردن درباره وضعیت تاهل، بچهدارشدن و آنچه به دایره اطلاعات خصوصیتان مرتبط میشود، کاملا غیرقانونی است. در این مواقع، اجازه ندهید که وارد حریم خصوصیتان شوند و قاطعانه در مقابل این پرسشها ایستادگی کنید. شما قبول کردهاید که یک کار را با تمام شرایطش بپذیرید، و قرار نیست که مشکلات یا مسائل خصوصی زندگیتان را به آن وارد کنید. پس اجازه ندهید که هیچگونه کنجکاوی در این میان وجود داشته باشد. این پرسشها درباره خانمها بیشتر هم هست. اما جا نزنید و نگذارید که از شما چنین سوالاتی بپرسند.
۲۷.شغلتان کدام اولویت شماست؟
مصاحبهکنندگان دوست دارند که درباره تواناییتان در زمینه مدیریت زمان، برقراری ارتباطات و… مطمئن شوند. پس بهتر است که برنامهریزی خود درباره اولویتبندیهایتان در زندگی را به آنها بگویید و نشان بدهید که میتوانید تعادلی مثبت میان کارتان و بخشهای دیگر زندگیتان به وجود بیاورید. درباره سابقه برنامهریزی برای ایجاد توازن میان کارهای مختلف و اولویتهایتان در زندگی توضیحاتی بدهید. باید طوری برنامهریزی کنید که جا برای ارائه واکنشهای مناسب نسبت به برنامههای آنی و غافلگیرکننده هم وجود داشته باشد. در واقع، نیاز است تا برنامهای منعطف داشته باشید و از آن در جلسه مصاحبه صحبت کنید.
۲۸.چه چیزی در شما شوق و شور ایجاد میکند؟
اینجا هم زمانی است که از علایق شخصیتان بگویید و به مصاحبهکنندگان اجازه بدهید که بیشتر با شما آشنا شوند. در واقع، باید به خاطر داشته باشید که شما ربات نیستید و میتوانید در کنار کارتان به خیلی چیزهای دیگر هم علاقهمند باشید. پس از چیزهایی برای مصاحبهکنندگان بگویید که شما را سر شوق میآورند و خود را بیشتر و بهتر معرفی کنید.
۲۹.چه چیزی باعث انگیزشتان میشود؟
از این سوال نترسید و آرام باشید. هدف مصاحبهکنندگان با مطرحکردن این سوال، سنجش میزان شور و شوقتان درباره نقشی است که میخواهند به شما واگذار کنند. پس صادقانه به ابعاد انگیزاننده شغل موردنظرتان فکر کنید و دربارهاش توضیحاتی بدهید. برای مثال، بگویید که کار گروهی و رسیدن به نتیجهگیری به کمک خرد جمعی شما را هیجانزده میکند.
۳۰.خطوط قرمزتان چیست و از چه چیزهایی ناراحت میشوید؟
در پاسخ به این سوال باید از چیزهایی بگویید که شما را ناراحت میکنند و خط قرمزتان هستند. اما حواستان باشد که اگر قرار است شغل موردنظر را هرطورشده تصاحب کنید، نباید از خطوط قرمز و چیزهایی صحبت کنید که با فرهنگ رایج در آن شرکت مرتبط است. حواستان باشد که هوشمندانه به این پرسش پاسخ بدهید.
۳۱.دوست دارید که مدیریت با شما چطور رفتار کند؟
پاسخدادن به این سوال هم خیلی چیزها را درباره شما و درباره شرکت موردنظرتان برملا میکند. هر دو طرف نیاز دارند که پاسخی مناسب از این پرسش به دست بیاورند. اگر تجربه کاری دارید، نگاه کنید و ببینید که چطور در گذشته رفتارهای نامناسب رئیستان شما را آزار میداد و نقاط قوت او چه بوده است. از این اطلاعات برای پاسخدادن به پرسش کمک بگیرید. کلیشهای حرف نزنید و واقعا به این سوال فکر کنید و ببینید که دوست دارید مدیریت با شما چه برخوردی داشته باشد.
۳۲.در پنج سال آینده خودتان را کجا میبینید؟
در پاسخ به چنین پرسشی هم باید هوشمند باشید. صداقت را رعایت کنید و درباره اهداف آیندهتان فکر کنید تا بتوانید پاسخی درست بدهید. درباره برنامهها و آرزوهایتان بگویید. اما بهترین پاسخ این است که ضمن اشاره به مواردی که در ذهن دارید، به مصاحبهکنندگان بگویید که هیچکس نمیتواند قاطعانه درباره آینده صحبت کند و اقتضا در تصمیمگیری بسیار مهم است. در واقع، طوری هوشمند پاسخ بدهید و بگویید که علیرغم اینکه شما هم مانند هر فرد دیگری آرزوهایی دارید، نمیتوانید به غیرقابلپیشبینی بودن این دنیا فکر نکنید و برنامهریزیهای خیلی دقیق داشته باشید.
۳۳.شغل رویاییتان چیست؟
در اینجا هم مصاحبهشوندگان میخواهند درباره میزان همخوانیتان با شغل مورد نظر اطلاعات کسب کنند. پس اگر خواهان آن موقعیت شغلی هستید، درباره رویایی صحبت کنید که به آن موقعیت شغلی هم ارتباط پیدا میکند. اگر یکباره و بیمقدمه بگویید که مثلا دوست دارید خوانندهای معروف شوید و برای مدیریت برنامهریزی انسانی در حال تستدادن هستید، نتیجه چیزی جز خنده حضار نخواهد بود.
۳۴.با چه شرکتهای دیگری برای کار وارد مذاکره شدهاید؟
شرکتها با مطرحکردن این پرسش میخواهند بدانند که میزان جدیت تصاحب این شغل از سوی شما چقدر است. ضمن اینکه میخواهند از رقبای دیگرشان هم در این مسیر مطلع شوند. پس بهتر است که اگر برای شرکتهای دیگری هم درخواست کار دادهاید، از آنها حرف به میان بیاورید و نشان بدهید که فردی با امکان تصاحب موقعیتهای شغلی مختلف هستید.
۳۵.چه چیزی شما را منحصربفرد میکند؟
باید پاسخی بدهید که نشان بدهد شما میتوانید گزینهای بهتر از دیگران برای تصاحب موقعیت شغلی باشید. پس از ویژگیهایی در خود بگویید که با آن شغل ارتباط داشته باشد. ویژگیهای مثبتی که هیچ ارتباطی با آن شغل ندارند، قطعا مصاحبهکنندگان را جذب نخواهند کرد.
۳۶.آیا چیزی در رزومهتان از قلم افتاده است؟
اگر چنین پرسشی از شما شد، خوشحال باشید چون مشخص میشود که آنها از شما خوششان آمده و به دنبال این هستند که بیشتر دربارهتان بدانند. برای اینکه این پرسش را بیپاسخ نگذارید، میتوانید درباره یکی از ویژگیها یا سوابق کاریتان کمی بیشتر توضیح بدهید و آنها را مجاب به پذیرش خود نمایید.
۳۷.روزهای نخست شروع این کار را چطور میبینید؟
خود را برای شروع کار آماده بدانید و طوری منعطف برخورد کنید که بدانند از هر زمان که مشغول به کار در شرکتشان شوید، آمادگی کامل برای یادگیری و تطبیق خود با وضعیت تازه کاریتان دارید. پاسخ دادن به این سوال و ساکتنماندن نشان میدهد که برای شروع موقعیت شغلی کذایی آماده و مشتاق هستید.
۳۸.نظرتان درباره دستمزد چیست؟
کمی درباره طیف حقوق شغل موردنظرتان تحقیق کنید تا دستتان بیاید که رقم مناسب چه عددی است. از بالاترین رقم ممکن شروع کنید تا به رقم معقولی برسید. البته تخصص و سابقهتان را هم در نظر داشته باشید و بیهوده رقمی بهشدت زیاد که با توانمندیهایتان در یک سطح نیست، نگویید.
برای اینکه نشان بدهید نیرویی ارزشمند هستید، خیلی روی پول مانوور ندهید و طوری خود را نشان بدهید که کارکردن و ارزشآفرینی آنقدر برایتان مهم است که میتوانید درباره دستمزد به توافق برسید.
۳۹. چهکاری در این شرکت بهتر میتواند انجام شود؟
برای پاسخدادن به این سوال باید خیلی دقت به خرج بدهید. نباید طوری صحبت کنید که ارزشهای فعلی شرکت مذکور زیر سوال بروند. بهتر است، نظراتتان را در قالب پیشنهادهایی مطرح کنید و از عیب و ایرادها چیزی نگویید. بدیهی است که هیچ سیستمی از بدشنیدن درباره خود خوشش نمیآید.
۴۰.چه زمانی کار را شروع میکنید؟
در برنامهریزی برای شروع کار باید واقعبینانه برنامهریزی کنید. اگر به کمی زمان نیاز دارید و باید اقداماتی را قبل از شروع کار سازماندهی کنید، حتما این موضوع را مطرح نمایید. اگر هم بیکار هستید و میتوانید سریعا به تیم بپیوندید که این کار را بکنید. البته بسنجید و ببینید که اگر زود شروعکردن کار در جذبتان نقش دارد، با تحمل کمی سختی، سریعتر به مجموعه بپیوندید و نگذارید که فرصت شغلی به کس دیگری برسد.
۴۱.علاقهای به انتقالیگرفتن دارید؟
اگر علاقه دارید که هیچ؛ اما اگر علاقه ندارید باید دلایل منطقیتان را مطرح کنید و راهکارهایی مانند دورکاری را مطرح نمایید که ضمن حفظ سمت و موقعیت به شما اجازه انتقالینگرفتن را میدهد. این شغل، بخش مهمی از زندگیتان خواهد بود و باید درباره این پرسش که به زندگیتان ارتباطی مستقیم دارد، درست و صادقانه و بنا به میل و خواستههایتان پاسخ بدهید.
۴۲.چند عدد توپ تنیس در یک لیموزین جا میشود؟
عجیب است، نه؟ اما باید خودتان را برای پرسشهایی این سبکی هم آماده کنید. مهم نیست که چه عددی را در پاسخ به چنین پرسشی مطرح میکنید، مهم این است که شیوه تحلیل و نگاهتان به این پرسش را به مصاحبهکنندگان نشان بدهید.
۴۳.در دنیای حیوانات دوست دارید جای کدام باشید؟
در پاسخ به این سوالات هم کمی برای خود زمان بخرید و مثلا بگویید که عجب سوال بامزهای. تا به حال به این موضوع فکر نکردهاید و… . مهم نیست که چه حیوانی را انتخاب میکنید، مهم این است که بتوانید در خلال انتخاب خود، ویژگیهایی مثبت از خودتان را دوباره در این فرصت مطرح نمایید. خلاق باشید و خود را با پاسخدادن جالب به این پرسشها بیشتر در قلب مصاحبهکنندگان جا کنید.
۴۴.این خودکار را چطور میفروشید؟
این هم یکی دیگر از آن پرسشهای عجیب و انحرافی است که با هدف محکزدن شما مطرح میشود. خونسرد باشید و سعی کنید که با اعتماد به نفس به سراغ یک تاکتیک بروید. اگر فیلم گرگ والاستریت را دیده باشید، حتما دیدهاید که در مواجهه با این پرسش، یکی از شخصیتها از دیگری میخواهد که چیزی را برایش بنویسد و چون او خودکار ندارد، با معرفی خودکار موردنظر، آن را به فرد میفروشد. یعنی ابتدا نیاز را در فرد مشتری به وجود میآورد و بعد کالا را به او میفروشد. شما هم باید به دنبال چنین پاسخهایی باشید تا نظر مصاحبهکنندگان را جلب کنید.
۴۵.دوست دارید چیزی درباره ما بدانید؟
درباره چشماندازهای شرکت یا بخشی از کار جدیدشان سوال کنید. نشان بدهید که درباره شرکت میدانید و علاقهمند و کنجکاو به دانستن بیشتر درباره آن هستید. طوری سوال کنید که مشخص شود، بیهدف و بیبرنامه پایتان را در جلسه مصاحبه نگذاشتهاید.
۴۶.دوست دارید چیزی درباره خودتان اضافه کنید؟
در اینجا هم باید تمام ویژگیها و توانمندیهایتان را خلاصه کنید و در یک جمعبندی خود را برای آخرین بار معرفی نمایید. این کار باعث میشود تا جلسه با انسجامی مناسب به پایان برسد. اگر هم واقعا چیزی از قلم افتاده است، آن را مطرح کنید.