Skip to content

با گذر زمان، شرکت شما باید مراحل متعدد و متنوعی از چرخه عمر کسب و کار را پشت سر بگذارد. در این مطلب خواهید آموخت که برای موفقیت، باید روی چه چیزهایی تمرکز کنید، چه چالش هایی را باید از سر بگذرانید و به چه میزان منابع مالی احتیاج دارید.

چرخه عمر کسب و کار

کسب و کار شما دائما در حال تغییر است.

کسب و کار هم درست مانند چرخه زندگی انسان، مراحل مشابهی از رشد و توسعه را پشت سر می گذارد. همانطور که استراتژی های والدگریِ مناسب برای کودک نوپا را نمی توان برای نوجوان به کار برد، برای کسب و کار کوچک خود هم نمی توانید تا ابد یک رویکرد را در پیش بگیرید چرا که آن هم چرخه های متفاوتی را در طول عمر خود تجربه می کند. آنچه امروز باید روی آن تمرکز کنید، تغییر خواهد کرد و برای رسیدن به موفقیت باید رویکردهای متفاوتی را پیش بگیرید.

7 مرحله از چرخه عمر کسب و کار
The 7 Stages of the Business Life Cycle

مرحله کشت ایده (Seed)

مرحله کشت ایده در چرخه عمر کسب و کار به مرحله ای گفته می شود که کسب و کار شما صرفا یک اندیشه و یا ایده می باشد. این مرحله نقطه شروع و تولد یک کسب و کار تازه است.

چالش: اغلب شرکت هایی که در مرحله کشت ایده هستند باید با چالشِ پذیرش در بازار و پیدا کردن یک موقعیت (بازار) تخصصی و متمرکز دست و پنجه نرم کنند. برای عبور از این بخش باید زمان و منابع مالی مناسبی تخصیص دهید.

تمرکز: در این مرحله از کسب و کار، تمرکز روی تطبیق فرصت های کسب و کار با مهارت ها، تجربیات و علاقمندی های شماست. موضوعات اساسی دیگر عبارت اند از: تصمیم گیری روی ساختار مالکیت کسب و کار، پیدا کردن مشاورین متخصص و برنامه ریزی برای کسب و کار.

منابع مالی: اوایل چرخه عمر کسب و کار وقتی هنوز هیچ بازار یا مشتری قطعی وجود ندارد، کسب و کار به کمک های مالی مالکین خود، دوستان و یا خانواده وابسته است. منابع مالی دیگر عبارت اند از تامین کنندگان، مشتریان، اعتبارات دولتی و بانک ها.

تجربه ما از این مرحله

  • در مرحله کشت بذر، ما متوجه شدیم بسیاری از اوقات اتمام طرح کسب و کار، بزرگ ترین فاکتورِ موفقیت برای یک کمپانی نوظهور است. ارزیابی صحیح از میزان منابع مالی مورد نیاز برای ماه های پیش رو بسیار ضروری است. در ماه های اول، شرکت باید بتواند مدل کسب و کار خود را بدون وجود درآمد حاصل از فروش توسعه دهد.
  • در زمان تاسیس یک شرکت، همان ابتدا ایده های خوب بسیار زیادی وجود دارد. اما یک شرکت نوپا برای رسیدن به موفقیت نیاز به مدیران چشم انداز گرایی (Visionary Managers) دارند که پشت کار و انعطاف داشته و بتوانند به شکلی پویا از مدل کسب و کار استفاده کرده تا خود را با سرعت بالای تغییر و تحول در بازار هماهنگ نمایند.
  • تاسیس یک شرکت و ارزیابی مدل کسب و کار برای آن، معمولا سرمایه ای که مالکین به آن اختصاص داده اند را مصرف می کند. در طول مرحله کشت بذر، یک شرکت نوپا باید برنامه ای سه ساله آماده کند تا ذینفعان را قانع کند از فازهای بعدی توسعه کسب و کار حمایت نمایند.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • انجام تحقیق بازار به منظور حفظ سرعت پیشرفت با توجه به تقاضا در بازار
  • طراحی طرح کسب و کار
  • حمایت از شرکت نوپا در مذاکره با بانک ها یا دیگر منابع تامین مالی

مرحله استارت‌آپ

حالا کسب و کار شما متولد شده و به طور قانونی در بازار حضور دارد. محصولات یا خدمات شما در حال تولید بوده و شما اولین مشتریان را دارید.

چالش: اگر کسب و کار شما در مرحله استارت آپ است، احتمال دارد که پول و زمان مورد نیاز برای عرضه بازار را بیش برآورد کرده اید. چالش اصلی در این مرحله، عدم مصرف کامل منابع مالی که در دست دارید است. آنچه باید بفهمید این است که مشتریان شما چه نیازهایی دارند که می توانید با رفع آنها به سوددهی برسید. بعد با انجام بررسی های واقع بینانه، ببینید که آیا کسب و کار شما در مسیر مناسبی است یا خیر.

تمرکز: استارت آپ ها باید برای خود پایگاه مشتریان ساخته و در بازار حضور داشته باشند؛ همچنین به طور همزمان جریان نقدینگی را زیر نظر داشته و حفظ کند.

منابع مالی: مالک کسب و کار، دوستان، خانواده، تامین کنندگان، مشتریان، اعتبارات (Grants) و بانک ها.

تجربه ما از این مرحله

  • در این مرحله، کارآفرین باید تمام انرژی خود را برای پیش برد پروژه صرف کند. زمان عرضه به بازار اهمیت بسیاری دارد. اینجا محدوده خطر است. 25 درصد از استارت آپ ها هیچوقت پنجمین سالگرد تاسیس خود را نمی بینند.
  • در مرحله استارت آپ، بهترین کار این است که بودجه بندی به طور منظم مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد. امکان دارد پولی بیشتر از آنچه تخمین زده شده، مورد نیاز باشد. شرایط غیر قابل پیش بینی معمولا روی برنامه ها و مدل کسب و کار تاثیر می گذارند. آمار و ارقام باید به سرعت با شرایط جدید تطبیق داده شوند.
  • معمولا وقتی نیاز به پول بیشتر وجود دارد، نمی توان روی بانک ها حساب کرد. سازمان های عمومی می توانند برای افزایش سرمایه اعمال نفوذ کنند. بعلاوه، ورود سرمایه خطرپذیر (در این مرحله) به سادگی امکان پذیر نیست.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • حمایت و راهنمایی CEO و هیئت مدیران
  • تکمیل طرح کسب و کار و طرح بازاریابی
  • کمک به انجام مذاکرات برای افزایش سرمایه

مرحله رشد

کسب و کار شما حالا مرحله نوپایی را رد کرده و یک کودک به شمار می رود. درآمد و مشتریان شما در حال افزایش بوده و فرصت ها و مشکلات بسیاری هم پدیدار می شوند. در این مرحله، سوددهی زیاد است اما رقبا هم کم کم خودی نشان می دهند.

چالش: بزرگترین چالشی که شرکت های رشدی تجربه می کنند، دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتی است که حل کردن آنها نیاز به زمان و پول بیشتری دارد. در این مرحله نیاز به مدیریت موثر وجود داشته و ممکن است طرح کسب و کار به روز شده هم مورد نیاز باشد. برای گذر از این مرحله ی توسعه، باید آموزش و تفویض مناسب مسئولین در شرکت را بیاموزید.

تمرکز: چرخه عمر کسب و کارهایی که در مرحله رشد هستند، بیشتر روی مدیریت جدی تر و رسمی تر کسب و کار تمرکز دارند تا به این ترتیب بتوانند با افزایشِ تعداد مشتریان و فروش، خود را وفق دهند. در این مرحله باید سیستم های حسابداری و مدیریت بهتری راه اندازی شود. باید کارمندان جدیدی استخدام شوند تا امکان پاسخگویی به هجوم مشتریان وجود داشته باشد.

منابع مالی: بانک ها، عایدی شرکت (سود)، همکاری های مشترک، استفاده از اعتبارات و یا واسپاری (leasing).

تجربه ما از این مرحله

  • موفق ترین کارآفرینان، متخصص پیدا کردن مغزهای متفکری هستند که بتوانند کارهای خود را خودشان انجام دهند. آنها می توانند افرادی همفکر با خودشان را پیدا کرده و فضای کافی در اختیار آنها قرار دهند تا با استراتژی مشترکی که از قبل بر سر آن توافق شده است و برآمده از واقعیت های کسب و کار است، حرکت نمایند.
  • برای آنکه در رقابت با دیگر شرکت ها موفق شوید، باید بستری برای رشد خلاقیت خود فراهم کنید چرا که خلاقیت به همراه فروش و بازاریابی تنها چیزهایی هستند که می توانند منجر به پول سازی و یا جلوگیری از رشد یک شرکت (بدون توجه به بزرگی آن) شوند. البته این یک حقیقت است که 67% خلاقیت، از بیرون شرکت سرچشمه می گیرد که می تواند از طریق رهبران عقیده و یا مشاورین خارجی باشد که به شما در اجرای ایده های جدید کمک می کنند.
  • فروش و بازاریابی درست مثل آتش و آب عمل کرده و باید در توسعه کسب و کار از ترکیبی از هر دو آنها استفاده کرد؛ این دو در واقع حلقه اتصال مفقودی در استراتژی های عرضه به بازارِ موفق است. استفاده از یک سازمان بیرونیِ توسعه دهنده کسب و کار می تواند به شما کمک کند بین رقبای خود بدرخشید، مشتریان را شگفت زده کنید و فراتر از انتظار مشتریان خود ظاهر شوید.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • کمک گرفتن از سازمان یا شرکتی که مطمئن باشید منافع هر دو شما تامین می شود، به ROI (بازگشت سرمایه) شما کمک خواهد کرد.

مرحله تثبیت

حالا کسب و کار شما به شرکت موفقی تبدیل شده که جایگاهی در بازار و مشتریانی وفادار دارد. میزان افزایش فروش، انفجاری نیست و قابل مدیریت است. امور کسب و کار هم به اموری روزمره و روتین تبدیل شده است.

چالش: در این مرحله از چرخه عمر کسب و کار، ساده ترین کار ممکن این است که با تکیه به موفقیت ها و پیروزی هایی که تا اینجا به دست آورده اید، احساس رضایت داشته باشید و دست از تلاش بیشتر بکشید. شما کار سختی را برای رسیدن به این مرحله انجام داده اید و مستحق این استراحت هستید اما حقیقت این است که بازار، بی رحم و رقابتی است. سعی کنید روی تصویر بزرگ تر تمرکز کنید. مشکلاتی مانند اقتصاد، رقبا یا تغییر سلیقه مشتریان می توانند به سرعت تمام آنچه این همه مدت برای آن تلاش کرده اید را از بین ببرند.

تمرکز: شرکتی که در مرحله تثبیت از چرخه عمر خود است، روی رشد و سودآوری خود تمرکز دارد. برای آنکه در بازار با شرکت های تثبیت شده به رقابت بپردازید، باید از تکنیک های بهتری در کسب و کار خود استفاده کنید، برخی امورات را اتوماسیون کرده و برخی وطایف را برون سپاری کنید تا بازدهی و سودآوری خود را افزایش دهید.

منابع مالی: عواید فروش، بانک ها، سرمایه گذاران و دولت.

تجربه ما از این مرحله

  • برای یک مدیر عامل موفق، کسی که می داند ایده اولی خوب و موفقی داشته است، پذیرفتن اینکه حالا باید موارد زیر را مجدد ارزیابی کند بسیار سخت است:
    • اینکه آیا پروژه اصلی و اولیه، هنوز می تواند نیازهای کاربران را برطرف ساخته و آنها را راضی نگه دارد.
    • اینکه مدل اجرایی آنها هنوز کاراترین مدل برای بیشینه کردن سوددهی و توسعه بلند مدت است.
  • پیش از آنکه رشد بیشتر اتفاق بیفتد، باید حتما این فاز “بازنگری مدل کسب و کار” گذرانده شود.
  • شرکت حالا به خاطر بزرگ تر شدن کسب و کار، تغییرات زیادی کرده است: آنچه قبلا غیر رسمی بود، حالا رسمی تر شده. کاری که قبلا تنها با چند نفر انجام می شد، حالا با کارکنان بیشتری انجام می شود و نیاز به کانال های ارتباطی و حتی نفوذ قدرت هم دارد. انگیزه کارکنان هم تغییر می کند: آرزوها/انتظارات اولین افرادی که به گروه می پیوستند، اصلا شباهتی به افرادی که حالا برای شرکت استخدام می شوند ندارند.
  • کودک (کسب و کار نوپا) حالا به یک بزرگسال جوان تبدیل شده و قوانین اجرایی هم تغییر می کنند. معمولا یک مدیرعاملِ کارآفرین آمادگی مناسبی برای رویارویی با این شرایط ندارد و کمک بیرونی از همکاران باتجربه تر می تواند کمک بسیار زیادی بکند.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • مدیرعامل ها نیاز به انگیزه بالایی دارند تا در این مرحله که همه چیز خوب پیش می رود (البته قبل از وقوع رشد فراتر) به توصیه همکاران خود برای “خلاقانه فکر کردن” گوش دهند!
  • همینجاست که تجربه بیشترِ همکاران، سریعا خود را در آمادگی برای فاز توسعه بعدی کسب و کار نشان می دهد.

مرحله گسترش

این مرحله از چرخه عمر را می توان به عنوان دوره جدیدی از رشد در بازارها و کانال های توزیع جدید شناخت. معمولا مالک کسب و کار از این مرحله برای دستیابی به سهم بازار بیشتر و پیدا کردن کانال های سود و درآمد جدید استفاده می کند.

  • چالش: رفتن به سمت بازارهای جدید نیاز به برنامه ریزی و تحقیق در حد مرحله کشت ایده یا مرحله راه اندازی (استارت آپ) نیاز دارد. تمرکز باید روی کسب و کارهایی باشد که می توانند کامل کننده تجربیات و توانایی های شما باشند. حرکت به سمت کسب و کارهای غیرمرتبط می تواند تصمیمی مرگبار باشد.
  • تمرکز: محصولات یا خدمات جدیدی را به بازارهای فعلی اضافه کنید یا کسب و کارهای موجود را به بازارهای جدید و یا مشتریان جدید معرفی کنید.
  • منابع مالی: سرمایه گذارهای مشترک، بانک ها، اعطای امتیاز و پروانه بهره برداری، سرمایه گذاران و شرکای جدید، عایدی فروش، سرمایه گذاران و دولت.

تجربه ما از این مرحله

  • صرفا به این خاطر که در کشور خودتان موفق بوده اید، تضمین این نیست که در کشورها (یا بازارهای) دیگر هم موفق خواهید بود. این قانون برای محصولات و خدمات هم صادق است. بسیاری از شکست های هولناک، ورشکستگی های بی رحمانه مالی را در پی دارند. پیشنهاد می کنم از این اشتباهات درس بگیرید تا فاصله میان چالش های توسعه کسب و کار و راه حل آنها را هرچه کمتر کرده و همچنین هرجا امکان آن بود، از کمک های مالی اروپایی (European subsidies) نیز استفاده کنید.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

تاثیری که اندازه و طبیعت کسب و کار شما می تواند روی معرفی آن به عنوان یک کسب و کار بین المللی داشته باشد را در نظر بگیرید. سپس الزامات و منابع موجود درون شرکت خود را برای شروع به توسعه (یا صادرات) اندازه گیری کنید. اینجا چند سوال مهم است که باید پاسخ داده شوند:

  • آیا روی بازارهای هدف خود، تحقیق کرده اید؟ از فرصت های فعلی که برای بازاریابی در بازار صادرات وجود دارد مطلع هستید؟ آیا مطمئن هستید بازار صادرات برای محصولات یا خدمات شما وجود دارد؟ چقدر درباره رقابتی که در بازار صادرات مدنظر شما وجود دارد اطلاعات دارید؟ آیا محصولات/کارمندان کافی برای تامین و جوابدهی به تقاضای در حال رشد وجود دارد؟
  • تا چه میزان محصولات/خدمات شما با بازار صادرات تطبیق داده شده اند؟ آیا از محدودیت های موجود (مجوزها و غیره) بر سر راه محصولات/خدمات خود اطلاع دارید؟ آیا محصول/ خدمات شما مزیت رقابتی در بازار هدف دارد؟ می دانید آنچه صادر می کنید چقدر رقابتی است؟ تا چه اندازه معیارهای اینکوترمز را رعایت کرده اید؟ (Incoterms به اصطلاحات و قوانین بازرگانی بین المللی گفته می شود)
“با ۴ دلیل اصلی شکست استارتاپ‌ها آشنا شوید!”
  • آیا روش پرداخت مورد نظر خود را برای صادرات انتخاب کرده اید؟ چگونه می خواهید محصولات را به مقصد برسانید؟ آیا هزینه حمل و نقل را حساب کرده اید (بسته به نوع حمل و نقل)؟ چه کانال های توزیعی را مدنظر دارید؟ آیا می دانید که می خواهید از چه ترکیبی از روش های تبلیغاتی استفاده کنید؟ آیا اسناد صادرات مناسب برای بازار (های) هدف خود دارید؟
  • تا چه میزان و چگونه می خواهید ارتباط شخصی خود را با مشتریان حفظ کنید؟ آیا وبسایت خود را به زبان انگلیسی راه اندازی کرده اید؟ آیا از طریق وبسایت سفارش صادرات یا سوالی در رابطه با صادرات محصول (خدمات) خود دریافت می کنید؟ پرداخت هزینه از طریق وبسایت شما امکان پذیر است؟ آیا تیم شما برای توسعه کسب و کار شما را همراهی می کنند؟ آیا زبان بازار هدف خود را متوجه می شوید یا توانایی صحبت و نوشتن به آن زبان را دارید؟

مرحله بلوغ

سال به سال، فروش و سوددهی به ثبات بیشتری می رسد اما رقابت شدیدتر و تنگاتنگ می شود. در نهایت، به مرحله ای می رسیم که فروش روند نزولی داشته و دو راه وجود خواهد داشت: توسعه و یا خروج از شرکت.

چالش: کسب و کارهایی که در مرحله بلوغ از چرخه رشد قرار می گیرند، با چالشِ کاهش فروش، سود و جریان نقدینگی منفی رو به رو هستند. بزرگ ترین مشکل این است که تا چه زمان کسب و کار می تواند حریفِ جریان نقدینگی منفی بشود. اینجا باید این سوال را از خود بپرسید که آیا می خواهید یک گام به عقب برداشته و مجدد وارد مرحله توسعه شوید یا می خواهید وارد مرحله آخر شده و شرکت را تعطیل کنید.

تمرکز: به دنبال فرصت ها و سرمایه گذاران خطر پذیر جدید باشید. کاهش هزینه ها و یافتن راهی برای برپا نگه داشتن جریان نقدینگی، برای مرحله بلوغ بسیار حیاتی است.

منابع مالی: تامین کنندگان، مشتریان، مالکین و بانک ها. عواید حاصل از فروش، سرمایه گذاران و دولت .

تجربه ما از این مرحله

مرحله بلوغ در یک شرکت، مرحله ای کلیدی و بسیار مهم از چرخه عمر آن است. برای عبور از این مرحله بیشترین میزان سرمایه مورد نیاز است و نیاز به انرژی و توجه بسیار زیادی هم دارد.

در چنین لحظات حساسی می توان وسعت تنهایی یک مدیرعامل را درک کرد. حتی وقتی یک تیم مدیریت قدرتمند را در کنار خود داشته باشد.

این مرحله قطعا همان مرحله ای است که مدیر عامل نیاز به کمک یک همکار و هم رده دارد. نه فقط به این خاطر که بحث پول وسط است بلکه به این خاطر که به عنوان رئیس یک شرکت، تصمیمات زیادی هست که باید با یک هم رده و همکار با تجربه به بحث گذاشته شوند.

یکی از اصلی ترین مشکلاتی که هر مدیر عاملی دارد، مدیریت کسب و کار کوتاه مدتِ روزانه و همزمان برطرف کردن مشکلات بلند مدتی است که در رابطه با مالکیت، فروش و دیگر فعالیت ها وجود دارد. در این شرایط رسیدن به این سطح از مهارت بسیار کار سختی است؛ چرا که تمرکز روی اهداف بلند مدت (به خاطر توجه و زمان زیادی که می طلبد) پذیرفته نیست و احتمال دارد که اهداف تعیین شده در زمان مورد انتظار محقق نشوند.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • تحلیل کلان بازار (Macro market analysis) به منظور پیدا کردن شرکت های رقیب، درک مدل کسب و کار آن ها و میزان انطباق آنها با شرکت شما.
  • استراتژی واضحی برای توسعه شرکت خود تعریف کنید (شراکت در سود و زیان، مالکیت، فروش)
  • در رابطه با مالکیت یا فروش شرکت:
    • جزئیات مربوط به شرکت های هدف را تعیین کنید.
    • بررسی رویکرد شرکت های هدف در بازار به صورت ناشناس به منظور ارزیابی امکان سنجی.
    • مدیریت تمام و کمال فرآیندهای تجاری به این منظور که مدیر عامل امکان مدیریت کسب و کار را داشته باشد.

مرحله خروج (خروج از چرخه رشد)

این مرحله فرصت خوبی در اختیار شما قرار می دهد تا در ازای تمای تلاش ها و تمامی سالهایی که سخت کار کرده اید، پول مناسبی به دست آورید. البته انتخاب دیگری که وجود دارد، تعطیلی کسب و کار است.

چالش: فروش کسب و کار نیاز به ارزش گذاری واقع بینانه شما دارد. احتمالا سال های سال به سختی کار کرده اید تا شرکت را بسازید، اما باید ببینیم ارزش واقعی آن در بازار فعلی چقدر است. اگر هم تصمیم به تعطیلی کسب و کار خود بگیرید، چالشی که پیش روی خود دارید، سر کردن با ابعاد مالی و روانیِ از دست دادن یک کسب و کار است.

تمرکز: به طور دقیق شرکت خود را ارزش گذاری کنید. ببینید چه موانعی در ساز و کار، مدیریت و فضای رقابتی وجود دارد که نمی گذارد ارزش شرکت شما برای خریدار بیشتر شود. توافقات قانونی خرید و فروش و همچنین طرح انتقال کسب و کار را تنظیم کنید.

منابع مالی: شریکی در حوزه ارزش گذاری کسب و کار پیدا کنید. با حسابدار و مشاورین مالی خود مشورت کنید تا بهترین استراتژی مالیاتی را برای فروش یا تعطیلی کسب و کار خود انتخاب کنید.

تجربه ما از این مرحله

  • مالکین کسب و کارهای با اندازه متوسط، معمولا ارزش شرکت خود را بیش برآورد می کنند. ارزش واقعی و تنها ارزشی که می توان برای یک شرکت قائل شد، مبلغ چکی است که یک کارآفرین حاضر است در قبال تصاحب شرکت روی میز شما بگذارد! اغلب مالکین، تمام انرژی و زمان خود را صرف شرکت می کنند بدون اینکه دریافتی مالی درخوری برای خود قائل باشند. به همین دلیل هم در زمان خروج، ناامید می شوند.
  • معمولا شرکت های خانوادگی -به خصوص آنهایی که مالک با جذبه ای هم دارند!- آمادگی اینکه برای مدتی در شرکت بمانند تا شرکت انتقال مالکیت پیدا کند (به روش MBO یا خرید شرکت توسط مدیریت که در طی آن مالک جدید آموزش های لازم را می بیند). این افراد عادت به تفویض اختیارات نداشته و به ندرت حاضر می شوند که کم کم قدرت خود را از دست بدهند.
  • وقتی هیچ کاندیدایی پیدا نشد که متمایل به پرداخت مبلغ مورد انتظار شما باشد، به منظور جلوگیری از توقیف اموال شرکت، از طریق یکی از اعضای تیم مدیریت، انتقال مالکیت شرکت به روش MBO انجام می شود.
  • مشاورین می توانند کمک قابل توجهی به آماده سازی شرکت های خانوادگی یا شرکت های متوسط برای انتقال مالکیت بکنند.
  • وقتی یک کارآفرین، صندوق (fund) یا سرمایه گذار خطر پذیر می خواهد شرکتی را خریداری کند، تمام وقت خود را صرفا برای ارزیابی دستاوردهای مالی صرف می کنند. تمامی بانک ها هم همچنین. تعداد بسیار اندکی از خریداران هستند که ابعاد غیر مالی شرکت را هم بررسی کنند: مثل کیفیت تیم مدیریت، IT، شیوه ی تولید، شبکه های توزیع، انگیزه کارکنان، تناسب میان تولید و تقاضای بازار. این عناصر غیر مالی هم حتما باید بررسی شوند تا بتوان ارزیابی کاملی از هرگونه شرکتی داشت.

کارهایی که بهتر است انجام دهید

  • حمایت و آموزش به مالک کسب و کار
  • آماده کردن کسب و کار جهت فروش در بهترین شرایط
  • ارزیابی کاملِ تمامی ابعاد ارزشمند کسب و کار برای خریدار

فرقی نمی کند رئیس هیئت مدیره، مدیر عامل، مدیر ارشد اجرایی یا مدیر کل باشید. می دانیم که در هر صورت، برای تصمیم گیری تنها هستید. حتی اگر چون و چرای مدیریت مشارکتی را هم بدانید، باز هم در تصمیم گیری مسائل حساسی وجود دارد که همیشه نمی توان آنها را با تیم خود مطرح کرد.

از روی تجربه می دانیم که بسیاری از روسای شرکت ها، ترجیح می دهند ایده ها و نظرات خود را با افرادی که دارای مسئولیت مشابهی بوده و تجربه مناسبی هم در امر مدیریت شرکت دارند در میان بگذارند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام، من امید عرب هستم

فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار از UEL که حدود 20 سال است در حوزه‌ی دیجیتال مارکتینگ، شبکه، تولید محتوا و طراحی تجربه‌ی کاربری فعالیت داشته و دارم.

1517352420738 1

امید عرب

signature

با ما همراه شو!