Skip to content

در آغاز، یعنی زمانی که تازه همه چیز درباره تفکر طراحی و این ایده و روند خلاقانه برای حل مسائل مختلف مطرح می‌شد، استقبال گسترده‌ای از آن به عمل آمد. شرکت‌ها و سازمان‌های مختلفی به دنبال آن بودند و از فرایند نوآورانه‌اش برای تولید و حل مسائل کاری‌شان بهره بردند. اما این روزها به نظر می‌رسد که تفکر طراحی بیشتر زیر ذره‌بین قرار گرفته است. انگار باید بیشتر درباره این روش و استراتژی‌هایش تفکر شود. انتقادهای متعددی هم به روش تفکر طراحی وارد می‌شود. در این مقاله به این روش بیشتر و با نگاهی نقادانه می‌پردازیم.

انتقادات از روش تفکر طراحی

یکی از نقدهای جدی درباره روش تفکر طراحی این است که تعریف دقیقی برایش وجود ندارد. یعنی روش مذکور بیشتر براساس گفته‌های پراکنده تعریف می‌شود و موسسات و دانشگاه‌های مختلف بوده‌اند که در توسعه آن نقش داشته‌اند. به عبارت دیگر، دانشگاه‌ها و مراکز مختلف با بهره‌مندی از روش مذکور برای حل مسائل پیچیده و تبلیغ آن به رشدش کمک کرده‌اند اما هیچ تعریف و داده دقیقی درباره‌اش وجود ندارد.

علاوه بر اینها، یکی از مشکلات اصلی که می‌توان درباره روش تفکر طراحی پیدا کرد، این است که فرایند خلاقانه‌ای که ادعا می‌کند برای حل مسائل مطرح می‌نماید، نوعی محدودیت برای بروز خلاقیت است. در واقع، به نظر می‌رسد که استراتژی‌هایی که در این روش به کار گرفته می‌شود، خودشان به شکل مانعی ظهور می‌کنند که نمی‌گذارند خلاقیت در مسیری به‌شدت روان ابراز شود. مثلا امکان دل‌زدن به دریا که در بحث خلاقیت نقش مهمی دارد در این روش وجود ندارد یا شاید بتوان گفت که چارچوبش نمی‌گذارد که نوآوری به منتهای خود برسد.

تفکر طراحی؛ روشی قدیمی با نامی جدید؟

دلایل متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد، تفکر طراحی روشی محتاطانه و قدیمی است. برای اینکه متوجه این موضوع شوید باید نگاهی به روش‌های قبل آن داشته باشید. شاید تبلیغات زیادی درباره نوین‌بودن روش تفکر طراحی مطرح می‌شود اما اگر نگاهی به استراتژی‌ها و روش‌های دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بیاندازید، متوجه می‌شوید که فرق چندانی میان این روش موخر و قدیمی‌ها دیده نمی‌شود. رویکرد عقلانی-تجربی طراحی را در نظر بگیرید. این رویکرد هم روشی برای حل مسائل ارائه می‌کند. ساختار و گام‌های این روش به رویکرد تفکر طراحی شباهت زیادی دارد. روش طراحی عقلانی-تجربی هم به‌شدت در زمان خود محبوب بود و از سوی مدیران و شرکت‌های مختلف برای طراحی، تولید و حل مسائل مورد استفاده قرار می‌گرفت.

شباهت‌های میان روش رویکرد عقلانی-تجربی با روش تفکر طراحی بسیار زیاد است. رویکرد عقلانی-تجربی مبتنی بر مراحلی است که هر یک منتهی به رسیدن نتیجه و روشی برای حل مشکل می‌شوند. این دقیقا مشابه فرایند روش تفکر طراحی است که در آن مراحلی تعریف می‌شود و هر مرحله به بخشی از تولید راهکار کمک می‌کند.

اما تفاوت‌هایی هم وجود دارد:

مثلا روش طراحی عقلانی-تجربی حل مساله با این پیش‌فرض شروع می‌شود که جست‌وجو برای راهکار مساله مبتنی بر داده‌های موجود درباره آن است. اما در روش تفکر طراحی شیوه کار می‌گوید که طراح باید خودش دست به تولید اطلاعات و داده‌ها درباره مساله بزند. این اطلاعات و داده‌ها هم از افرادی به دست می‌آید که با مساله دست و پنجه نرم می‌کنند. یعنی با مطالعه رفتار  کسانی که مشکل و مساله‌ای برایشان به وجود آمده است، طراح تلاش می‌کند تا بتواند راهکاری بیابد. این به دست آوردن اطلاعات می‌تواند از طریق تعامل با افراد و هم‌دردی صورت گیرد. یعنی باید مخاطب یک مشکل به صورت کامل از سوی طراح درک شود تا ضمن فهمیدن مشکل او، راه حلی درخور برایش کشف کند. حال اجازه بدهید که به مقایسه بخش‌های مختلف روش طراحی عقلانی-تجربی با روش تفکر طراحی بپردازیم.

مقایسه روش تفکر طراحی و روش‌های دیگر

در بخش قبلی به مقایسه روش تفکر طراحی و روش طراحی عقلانی-تجربی پرداختیم. در ادامه به مقایسه بخش‌های دیگر این دو فرایند با هم مشغول می‌شویم.

بعد از مرحله شروع کار، در هر دو روش، نوبت به تعریف و بیان مساله می‌رسد. در هر دو روش هم به این مرحله تعریف مساله گفته می‌شود. بعد از آن در روش طراحی عقلانی-تجربی دست به تولید فرضیات زده می‌شود یعنی مرحله‌ای که به آن فاز فرضیات می‌گویند. همین مرحله در روش تفکر طراحی، ایده‌پردازی نام دارد. قدم بعدی هم تست‌کردن ایده‌ها در ابعاد کوچک است. یعنی مرحله‌ای که در تفکر طراحی به آن ساخت نمونه محصول یا پروتوتایپ گفته می‌شود و در روش عقلانی-تجربی با عنوان به‌کارگیری ایده از آن استفاده می‌کنند. در آخر هم در هر دو روش، آزمون نهایی کار صورت می‌گیرد تا محصول تولیدی و راه‌کار نهایی ارزیابی شود. در صورت نیاز، فرایند در هر دو روش از سر گرفته می‌شود.

ماجرا از این قرار است که فرایند حل مساله در هر حالت و شکلی معمولا زمان‌بر است و آشفتگی‌هایی در آن موجود است. هر روش و راه‌کاری هم ایرادات خاص خود را دارد. در میان روش‌های مختلف، موردی برنده است که از سوی اکثریت پذیرفته می‌شود.  قابلیت به‌کارگیری روش‌ها در ساختارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که آنها را مشهور و معتبر می‌کند.

تلاش‌های زیادی برای ایجاد روش‌هایی صورت گرفته که به شکلی آزادانه‌تر امکان حل مسائل را فراهم می‌کنند. طراحان روش‌های مختلف و مجریان آنها مدام در پی برداشتن محدودیت‌ها هستند و با تعامل با افراد مخاطب مسائل و مشکلات می‌خواهند به ایده‌هایی آزادانه‌تر و خلاقانه‌تر برای حل مسائل برسند.

اما تا چه اندازه موفق بوده و هستند؟

یکی از تفاوت‌های روش تفکر طراحی با روش طراحی عقلانی-تجربی در این است که در روش قدیمی‌تر یعنی طراحی عقلانی-تجربی به ابهام موجود در فعالیت‌های خلاقانه اهمیت بیشتری داده می‌شود. یعنی در این روش در نظر می‌گیرند که در هر فرایند خلاقانه‌ای، درصدی از ابهام و گنگ‌بودن وجود دارد. اینجاست که نقش طراح پررنگ می‌شود و حکم پُلی را پیدا می‌کند که با کنارزدن ابهامات میان مشکل و راه‌کار حل آن، ارتباط برقرار می‌کند. در روش طراحی عقلانی-تجربی نقش طراح پررنگ‌تر است و انگار می‌تواند آزادانه‌تر و با دستانی بازتر در سامان‌دادن به فرایند حل مساله حالت بدهد. اما این حضور موجب محدودشدن فرایند خلاقانه می‌شود یا اوضاع نوآوری را بهتر می‌کند؟

۵ مرحله در فرایند تفکر طراحی

حضور بیشتر طراح در فرایند حل مساله

این شک وجود دارد که اگر حضور طراح در فرایند حل مساله زیاد شود، آیا ممکن است که خلاقیت تولید راهکار دستخوش محدودیت‌هایی شود؟ اندکی ابهام در حل مسائل باعث بروز خلاقیت بیشتر می‌شود. طراح هم وظیفه دارد که به عنوان دروازه‌بانی در فرایند حل مساله نقش ایفا کند که تمام ایده‌هایی که براساس فرضیات و بدون محدودیت تولید می‌شوند به فرایند وارد کند و آنها را بررسی نماید. این حضور باعث می‌شود که گزینش راه‌کارها در فیلتر ذهنی طراح صورت بگیرد. عبور ایده‌ها و فیلترشدن آنها از ذهن طراح باعث می‌شود که گاهی نتایج درخور و جالبی شکل نگیرد و ایده‌هایی به ظهور برسند و راه‌کارهایی تولید شوند که برای مخاطب کاربرد کافی ندارند و صرفا در ذهن طراح یا گروه طراحان، ایده‌ها و راهکارهای درخشانی بوده‌اند.

از سوی دیگر، مشکل دیگری که در روشی مانند تفکر طراحی یا طراحی عقلانی-تجربی وجود دارد، این است که حضور طراح و چارچوب‌هایی که سیاست و نظام‌های حکومتی برای تولید راه‌حل به آن تحمیل کنند، مانع از انعطاف‌پذیری می‌شود. به عبارت دیگر، قدرت انعطاف‌پذیری روش تفکر طراحی بسیار محدودتر از آن است که به نظر می‌رسد.

علت چیست؟

علت این است که سیاست‌ها و بایدهایی که برای تولید راهکار در این روش به آن تحمیل می‌شود، نمی‌گذارد که مسیری کاملا خلاقانه و منعطف در اختیار داشته باشیم. برای مثال، تغییرات دمای هوای کره زمین را در نظر بگیرید. در حال حاضر تلاش دولت‌ها و ملت‌ها و سیاست‌های موجود اجازه اینکه به چنین موضوعی دقیق فکر شود، نمی‌دهند. شاید در ظاهر اهمیت زیادی به ماجرا داده شود ولی واقعیت چیز دیگری است. در حال حاضر، راهکارها و تولیدات متنوعی براساس روش‌ تفکر طراحی به وجود می‌آید که اصلا به مقوله تغییرات آب‌وهوای کره زمین اهمیت هم نمی‌دهند. خب! در آینده‌ای نزدیک، ایده‌های شکل‌گرفته براساس نادیده‌انگاری این تغییر دما خود را به قیمت از دست رفتن جان بشریت و کره زمین نشان خواهد داد و البته هیچ انعطافی هم در راهکارهای مبتنی بر تفکر طراحی برای تولید راهکارهای مناسب بحران آینده وجود ندارد.

نمونه به‌کارگیری روش تفکر طراحی بارها خود را در پروژه‌های مختلف نشان داده است. مثلا در جریان وقوع طوفان‌هایی که در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما رخ داده بود، از تیم‌های متعددی دعوت به تولید راه‌کارهای خلاقانه و پیشگیرانه مبتنی بر تفکر طراحی شده بود. اما علیرغم هیاهو و تشریفات، هیچ‌یک بعد از رفع مشکل از انعطاف کافی برخوردار نبودند و امکان به‌کارگیری‌ آنها برای مشکلات بعدی یا بهره‌برداری‌های مثبت وجود نداشت.

روش‌های جایگزین برای تفکر طراحی

خوشبختانه روش‌هایی برای جایگزینی تفکر طراحی و روش‌های دیگر وجود دارد. روش‌هایی که می‌توانند جایگزین روش‌های دیگر شوند و انگیزه‌ای برای تولیدات خلاقانه و نوآورانه باشند. در واقع، روش‌های جایگزین طوری طراحی می‌شوند که انعطاف زیادی در آنها شکل بگیرد و پایان‌های متنوعی می‌توان برای حل مسائل متصور شد. آنچه در روش‌های تازه حائز اهمیت است، در نظرگرفتن گام‌ها و مراحل مانند روش‌های گذشته نیست؛ بلکه فرایند به این شکل است که افراد دور هم جمع می‌گردند و از طریق به‌اشتراک‌گذاری ایده‌ها که قابلیت مواجهه با چالش‌های متنوع پیش رو را دارند به ایده‌پردازی مشغول می‌شوند.

در این روش‌های تازه به الگوها و روابطی فکر می‌شود که قابلیت تغییر در مسیر به‌کارگیری ایده‌ها را دارند. در واقع، تلاش می‌شود تا تمام موضوعات غیرمنتظره‌ای که امکان وقوع دارند در مسیر تولید راهکار برای حل مساله در نظر گرفته شوند. چنین روشی چارچوب‌پذیر نیست و نمی‌توان برای آن مراحلی مانند روش‌های قبلی در نظر گرفت. در روش‌های تازه، ایده‌پردازان به درک تازه‌ای از ایده‌های خود و دیگران می‌رسند. این ایده‌ها هم به طوری نامحدود و فارغ از چارچوب‌ها تولید می‌شوند. البته این روش‌ها هم احتمالا خالی از چالش و تنش نیستند و محدودیت‌هایی به آنها تحمیل می‌شود. امکان تغییر در راهکارهای تازه، چیزی است که آنها را به شدت کاربردی‌تر و خلاقانه‌تر از هم‌تایان قدیمی‌شان می‌کند. باید دید که در آینده، روش‌های تازه به چه سمت و سویی می‌روند و چه شکلی به خود می‌گیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام، من امید عرب هستم

فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار از UEL که حدود 20 سال است در حوزه‌ی دیجیتال مارکتینگ، شبکه، تولید محتوا و طراحی تجربه‌ی کاربری فعالیت داشته و دارم.

1517352420738 1

امید عرب

signature

با ما همراه شو!