Skip to content

برای به دست آوردن اطلاعات کاربران و مشتریان و نیازهای آن‌ها، استفاده از پرسوناها روشی عالی است. اما نگارش مؤثر و کارآمد پرسوناها و ارائه‌ی اطلاعات کافی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد. این مطلب یک الگوی ساده اما قدرتمند برای کمک به نگارش عالی پرسوناها ارائه می‌کند.

تعریف پرسونا در چند کلمه

پرسونا یک کاراکتر ساختگی است و زیرمجموعه‌ای از بازاری را نمایش می‌دهد که می‌خواهیم به آن بپردازیم. یک پرسونا معمولاً شامل اسم، عکس، مشخصه‌های مرتبط از قبیل سن یا درآمد، ویژگی‌های رفتاری، وظایف رایج، هدفی که پرسونا می‌خواهد به آن برسد و یا مزایایی که این کاراکتر می‌خواهد به دست بیاورد، می‌شود. این اطلاعات معمولاً بر اساس مشاهده‌ی مستقیم، مصاحبه‌ها و سایر تحقیقات کیفی بازار هستند.

پرسوناها به درک بهتر کاربران و مشتریان‌تان کمک می‌کنند. آن‌ها تشویق‌تان می‌کنند رویکرد کاربر-محور را در پیش بگیرید: اولویت را به کاربران بدهید و محصولی بسازید که واقعاً برایشان مفید باشد. به این صورت از باورهای غلط رویکرد راه حل-محور اجتناب می‌شود: یعنی نگرانی بیشتر راجع به محصول و ویژگی‌ها و تکنولوژی‌های آن، به جای اینکه در درجه‌ی اول این موضوع مدنظر قرار داده شود که افراد به چه دلایلی آن محصول را می‌خرند و از آن استفاده می‌کنند.

آلن کوپر در دهه 1990 برای نخستین بار بحث پرسوناها را در توسعه‌ی محصول پیش کشید. امروزه هر مدیر محصول و صاحب محصولی باید توانایی خلق پرسوناها و کار با آن‌ها را داشته باشد.

یک الگوی‌ ساده از پرسونا

اگرچه پرسوناها تکنیکی قدرتمند برای به دست آوردن اطلاعات راجع به کاربران و مشتریان یک محصول هستند اما نگارش پرسوناهای مؤثر و کارآمد می‌تواند کار دشواری باشد: بعضی از پرسوناهایی که من دیده‌ام خیلی باجزئیات و زیاد از حد بودند؛ در حالی که بعضی از آن‌ها فاقد اطلاعات مهم بودند. زمانی پرسوناها مؤثر و کارآمد هستند که تکنیک‌های چابک و ناب اعمال شوند، توصیفات کافی و مناسبی راجع به پرسونا ارائه شود و وقتی اطلاعات بیشتری راجع به کاربران و مشتریان در دسترس قرار می‌گیرد، دوباره اصلاح و به‌روز شوند.

وقتی از پرسوناها برای محصولات خودم استفاده کردم متوجه شدم که سه نوع اطلاعات باارزش برای ایجاد پرسوناهای مؤثر وجود دارد: عکس و اسم پرسونا، جزئیات پرسونا و هدف او. بنابراین من از الگوی زیر برای نوشتن پرسوناها استفاده می‌کنم.

الگویی برای پرسوناها

ترجمه‌ی تصویر از چپ به راست:

عکس و اسم: (پرسونا چه شکلی است؟ اسم او چیست؟ یک اسم و عکس باورپذیر انتخاب کنید.)

جزئیات: (رفتارها و مشخصه‌های مربوطه‌ی پرسونا کدامند؟ برای مثال اطلاعات دموگرافیک مانند سن، جنسیت، شغل، و درآمد؛ اطلاعات سایکوگرافیک مانند سبک‌زندگی، طبقه‌ی اجتماعی و شخصیت؛ و ویژگی‌های رفتاری مانند الگوهای استفاده، نگرش‌ها و وفاداری به برند. فقط جزئیات مرتبط را بنویسید.)

هدف: (پرسونا قرار است چه مسئله‌ای را حل کند یا به دنبال چه مزیتی است؟ چرا این پرسونا از این محصول استفاده می‌کند یا آن را می‌خرد؟)

دو بخش اول الگوی فوق شرح می‌دهند که پرسونا چه کسی است. بخش آخر خیلی مهم است، زیرا باعث می‌شود از خودمان بپرسیم که چرا پرسونا محصول ما را می‌خرد یا از آن استفاده می‌کند.

نمونه

در اینجا نمونه‌ای از یک الگوی کامل آورده شده است. این نمونه، یکی از پرسوناهای کتاب جدیدی است که اخیراً شروع به نوشتن آن کرده‌ام.

نمونه‌ای از پرسوناها

ترجمه‌ی تصویر از چپ به راست:

عکس و اسم: پیتر

جزئیات: به عنوان مدیر محصول برای یک شرکت متوسط کار می‌کند. 35 ساله است و مدرک بازاریابی دارد. در زمینه‌ی کار به عنوان مالک محصول تجربیاتی دارد. با موفقیت محصولات به تکامل‌رسیده را مدیریت کرده است.

هدف: باید بداند چگونه استراتژی مناسبی را برای یک محصول دیجیتالی کاملاً جدید مشخص کند.

توجه داشته باشید که من سعی کرده‌ام شرح پرسونا تا حد امکان مرتبط باشد. اطلاعاتی که برای شناخت این کاراکتر ضروری نیستند و اینکه چرا فرد می‌خواهد این کتاب را بخواند را وارد نکرده‌ام. برای نمونه تصمیم گرفتم وضعیت تاهل پیتر را وارد نکنم.

در همین زمان سعی کردم تا جایی که می‌توانم راجع به این پرسونا دقیق باشم تا بتوانم فرضیات خود را اثبات کنم. هرچه بیشتر راجع به خواننده‌های هدف این کتاب اطلاعات کسب ‌کنم، بدون شک توصیفات بیشتری راجع به پیتر خواهم نوشت و آن را به‌روز می‌کنم.

زمانی که در حال اصلاح پرسونای خود هستید، مطمئن شوید که این کاراکتر باورپذیر است و آن را به‌گونه‌ای شرح دهید که افراد بتوانند آن‌ها را درک کنند. برای مثال می‌توانید با افزودن عکس‌ها، اضافه کردن علاقه‌مندی‌ها و کارهایی که به آن‌ها علاقه‌ای ندارند در قسمت مشخصه‌ها، او را باورپذیرتر کنید.

تجسم پرسوناها

من ترجیح می‌دهم پرسوناها روی کاغذ آورده شوند تا بتوانم به راحتی آن‌ها را تجسم کنم. برای مثال آن‌ها را روی بوم محصول قرار می‌دهم، مانند تصویر زیر. کاغذ A4 می‌تواند مناسب باشد.

بوم محصول
بوم محصول

ترجمه‌ی تصویر از چپ به راست و از بالا به پایین:

اسم: اسم محصول – هدف: هدف ‌نهایی‌تان – معیارها: معیارهایی برای مشخص کردن اینکه آیا به این هدف رسیده است یا خیر.

گروه هدف: کاربران و مشتریان به همراه نیازهایشان. پرسوناها روشی عالی برای شرح گروه هدف هستند.

تصویر ذهنی بزرگ: تجربه‌ی کاربری (UX) مطلوب: تجربه‌ی سفرهای کاربر، کارآمدی محصول، طراحی بصری و ویژگی‌های غیرکاربردی. کارهای مهم، سناریوها، پوسترها، جریان‌های کاری، نقشه‌های طرح، ماکت‌ها و داستان‌های محدودیت‌ها، تکنیک‌های سودمندی هستند.

جزئیات محصول: هدف از تکرار بعدی و آیتم‌های عملیاتی خاص برای دستیابی به هدف. آیتم‌ها از یک تا n مرتب می‌شوند و می‌توانند با عنوان داستان‌های مشروح کاربر ثبت شوند.

مزیت دیگر استفاده از پرسوناهای روی کاغذ این است که فضای محدودی در دست داریم. برای همین بیشتر روی اطلاعات مرتبط تمرکز می‌کنیم تا اینکه هر چیزی که راجع به کاربر می‌دانیم را بنویسیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سلام، من امید عرب هستم

فارغ‌التحصیل مهندسی نرم‌افزار از UEL که حدود 20 سال است در حوزه‌ی دیجیتال مارکتینگ، شبکه، تولید محتوا و طراحی تجربه‌ی کاربری فعالیت داشته و دارم.

1517352420738 1

امید عرب

signature

با ما همراه شو!