اولین اتومبیلها به کالسکههای بدون اسب شباهت داشتند.
این حقیقت غریب و بامزه زمانی به ذهنم رسید که تیم ما اولویتهای جدید پلتفرم Mind Settlers را به بحث گذاشته بود. کم و بیش یک سال است که با راهنماها، نشانهها، ردیابی ارزش، مسیرها و سفرها، سرگرم آزمون و خطا هستیم و از کاربران اولیهی خود بازخوردهای دلگرمکنندهای گرفتهایم. در عین حال دریافتیم برای بیشتر مردم همین که ایدههای جدید داشته باشیم، کافی نیست که به استفاده از پلتفرم ما رو بیاورند. ایدههای مبتکرانه اغلب از دور جالبند، اما متقاعدکننده نیستند. چیز دیگری باید باشد تا افراد را به تغییر رویه فعلی خود وادارد.
قبلاً از اپ Endomondo که روی گوشی هوشمندم نصب کرده بودم، برای دوندگی استفاده میکردم. تنها چیزی که از آن میخواستم، زمان و مسافت کل بود. اما اخیراً از ساعت هوشمند Garmin برای این کار استفاده میکنم، که اندازهگیریها را آسانتر میکند. چون دیگر مجبور نیستم با یک گوشی همراه بزرگ و زمخت در دست بدوم. همچنین احتمال اینکه باتری گوشیام هنگام دویدن تمام شود، بسیار کمتر است. ساعت گارمین زحمت مرا برطرف کرد.
ویژگیهای جدید این ساعت، ناظر ضربان قلب، شمارشگر قدم، ارتفاعسنج، توصیههای تربیتبدنی، پیشبینی وضع هوا، نوتیفیکیشنهای ایمیل، و غیره بود که هیچ کدام مرا متقاعد نکردند به جای اِندوموندو از گارمین استفاده کنم. تمام اینها، صرفاً ویژگیهایی بودند که داشتنشان حس خوبی میداد. البته حالا که ابزار کارم را عوض کردهام، از بعضی از این ویژگیهای جدید هم استفاده میکنم (هیچ وقت نمیدانستم وقتی خوابم، ضربان قلبم اینقدر پایین است!). حتی ممکن است بعضی از این ویژگیها، مثل ناظر ضربان قلب، به مرور زمان با من مأنوس و از من جداییناپذیر شوند. اما هیچ کدام دلیل من برای خرید این ساعت هوشمند نبودند.
بهترین کار برای آن که کسی را وادار کنید ابزارش را عوض کند، این است که ابزاری به او بدهید که همان کار را میکند، اما با زحمت کمتر.
مطمئنم اولین مشتریان و کاربران اتومبیلها فقط کالسکهای میخواستند که به اسب نیاز نداشته باشد. چنین کالسکهای زحمت زیادی را از دوش آنها برمیداشت. غذا دادن، تیمار کردن و در اصطبل جا دادن اسبها دردسر زیادی بود که به دلایل موجهی، حالا به کلی به دوستداران اسبها یا کسانی که تفریحات مرتبط با اسب دارند، واگذار شدهاست. اما دیگران از اسبها و هر چه به آنها مربوط میشد، متنفر بودند. مردم دیگر نمیخواستند کالسکهشان اسب داشته باشد. دیری نگذشت که آنها اتومبیل و سایر مزایای رانندگی با آن را کشف کرده و شروع به لذت بردن از آن کردند.
به همین ترتیب، دریافت تیم ما این بود که باید بیشتر بر این امر تمرکز کنیم که مردم کارهایشان را با زحمت کمتری انجام بدهند. درست است که مشتاقند بدانند ما چه ایدههای مبتکرانهای برای آنها در چنته داریم، اما از آنها استفاده نمیکنند مگر آن که ما برای کاری که قبلاً همیشه انجام میدادهاند، روشی سادهتری ارائه کردهباشیم.