در این مقاله میخواهیم از فرایند استخدام برای استارتاپها بگوییم. چه کسانی را برای همکاری در ابتدای راه و مسیر انتخاب کنید؟ بگذارید که مقاله را با یک پرسش جذاب شروع کنیم. خرگوشی از دست دستهای گرگ وحشی میگریزد، در این نبرد او میبرد یا گرگها؟ شاید بگویید که گرگها. چرا؟ چون تعدادشان بیشتر است و قویترند اما اینطور نیست. آنها برای خوردن یک وعده غذا میدوند و هدفشان از این جنگ فقط سیرشدن است اما خرگوش برای بقا و ماندن روی این کره خاکی تلاش میکند. در واقع، هدف خرگوش بسیار ارزندهتر از گرگهاست و همین باعث موفقیتش میشود.
بنیانگذاران استارتاپها هم مانند خرگوش هستند و کارکنانشان مانند گرگها. شاید بهترینها را جذب کنید اما باید بدانید که اگر با شما همهدف و همپیمان نشوند، نقششان مانند همان گرگها خواهد بود. نیروهایی باید جذب استارتاپتان شوند که بهاندازه خودتان برای بقا و موفقیت ارزش قائلاند. در غیر این صورت، دستهای گرگ خواهند بود که فقط به منافع خودشان فکر میکنند و بس!
فرایند جذب نیرو در استارتاپها
به عنوان بنیانگذار یک استارتاپ باید تیمی مناسب برای خود تشکیل بدهید. اعضای این تیم همان کسانی هستند که به چشمانداز و رویایتان شکل میدهند و فرهنگ سازمانیتان را میسازند. وجود این افراد به مسیرتان به سمت رسیدن به هدف جهت میدهد. رشد یا شکستتان در گروی تیم است. با تمام این تفاسیر، چطور میتوانید تیمی مناسب برای خود تدارک ببینید؟ یکی از مهمترین دغدغهها در حوزه تشکیل استارتاپ، استخدام افراد مناسب است. در این مسیر چه باید کرد؟
قدم نخست: به دنبال چه نقشهایی باشید؟
پیش از آنکه فرایند استخدام شروع شود، خودتان و شرکت را ارزیابی کنید. روی تکهای کاغذ، نقشه راه محصول و مرحلهای را بکشید که در آن قرار دارید. چنین کاری به شما دیدی مناسب از مسیر پیش رویتان میدهد. ضمن اینکه به شما کمک میکند تا بفهمید که به چه چیزهایی نیاز دارید. برای شروع و پیشبرد کار به اعضایی برای توسعه ایده و کار، بازاریابی و فروش نیاز دارید. اگر استارتاپی در حوزه فناوری هستید، باید پیش از هرچیز به فکر استخدام اعضای تیم فناوریتان باشید. در غیر این صورت، نخستین گروهی که باید استخدام کنید، گروه فروش هستند. این گروه میتوانند به شما کمک کنند تا ببینید که مشتریان به محصول یا خدماتتان نیاز دارند یا خیر.
بعضی از خبرگان و کاربلدهای حوزه استارتاپ معتقدند که بهتر است، بعد از ۱۰ فروش اولیه بهدنبال استخدام اعضای تیم فروش بروید. چرا؟ چون در این صورت است که میدانید مسیر فروش به چه شکل پیش میرود و متوجه میشوید که باید چه انتظاراتی از تیم خود داشته باشید. اگر همبنیانگذاری برای استارتاپتان دارید، از او بخواهید که مسئول رسیدگی به محصول شود و از کارمندان ارشد دیگر هم بخواهید که هوای اموری مانند حسابها، عملیات و امور اجرایی را داشته باشند.
قدم دوم: مشخصات نیروهای ایدهآلتان را تعریف کنید
در قدم دوم باید ببینید که ویژگیهای ایدهآل برای نیروهای کاریتان چیست. در واقع، بهدنبال چه ویژگیهایی در اعضای کلیدی تیمتان هستید. ترجیح میدهید که اعضای تیمتان چه ارزشها و چشماندازهایی داشته باشند. منظور از برآوردکردن این موضوعات، بررسی واقعی چیزهایی است که میخواهید. حرف از آرزو و تصویرهای ذهنی ایدئال نیست. لازم است که ببینید چه ویژگیهایی در اعضای تیمتان ضروریاند. اگر در این زمینه درست عمل کنید، بسیاری از مشکلاتتان در آینده حل خواهند شد.
- ویژگیهای رفتاری موردنظر برای کارکنانتان چیست. این موضوع بسیار مهم است. چون ویژگیهای رفتاری افراد روی عملکردشان در موقعیت شغلی آنها و پذیرش فرهنگ سازمانی اثر دارد. برای نمونه مشخص کنید که بهدنبال فردی ۲۵ تا ۳۵ساله هستید و میخواهید برونگرا باشد و از چالشها استقبال کند.
- در بیان و تعریف تخصص و مشخصات حرفهای نیروی موردنظرتان صریح و شفاف باشید. برای مثال، اعلام کنید که به دنبال نیروی فروشی هستید که میتواند با ابزارهای مدیریت فروش بهخوبی کار و به تولید مشتریان جدید کمک کند.
قدم سوم: کجا به دنبال نیروهای مناسب بگردید؟
برای جذب بهترین نیروها برای استارتاپتان چه میکنید؟ در کجا به دنبال آنها میگردید؟ واقعیت این است که برای پیداکردن نیروهای ماهر، بهتر است که به فضاهای تخصصی بروید. نیروهای فروش خوب را از لینکدین و فضاهایی مشابه پیدا کنید. در شبکههای اجتماعی تخصصی بهدنبال نیروهای زبده باشید. اگر اعضای قابلاعتمادی در تیمتان داشته باشید، حتی بهطور دورکار هم به بهترین شکل کار خواهید کرد. چنانچه سابقه و تواناییهای یک فرد مطلوب باشد، هیچ فرقی ندارد که بهطور دورکار با شما همکاری میکند یا حضوری. بسیاری از شرکتهای موفق دارای نیروهای دورکار هستند. برای مثال، تیمهای فروشی دارند که در نقاط مختلف کشور مشغول به فعالیت هستند.
قدم چهارم: چطور رزومهها را مرور کنید؟
زمانی که موقعیتهای شغلی موردنیاز در استارتاپتان را مشخص میکنید، دیر یا زود، متقاضیانی پیدا خواهند شد. این افراد میخواهند که به شما بپیوندند و همکاری کنند. در انتخاب میان رزومههای ارسالی به نکات زیر دقت کنید:
- به دنبال کلمات کلیدی باشید؛ حتما رزومه کسانی را انتخاب کنید که مهارتها و ویژگیهای موردنظرتان را دارند.
- به رقم و تعداد سالهایی که یک فرد کار کرده، آنقدرها اهمیت ندهید. گاهی کیفیت واقعا از کمیت مهمتر است.
- به مهارتهای چندگانه فرد دقت کنید. شخصی را انتخاب کنید که هم در ارتباطات قوی است و هم از نظر تخصصی حرفهایی برای گفتن دارد.
- از نقطهنظر کمیت هم نیمنگاهی به دستاوردهای فرد داشته باشید. در واقع، چیزی که اهمیت بیشتری در این زمینه دارد، دادههایی است که فرد درباره سوابق درخشان خود ارائه میکند.
- وجود توصیهنامه در رزومه متقاضی هم نشانه خوبی است. منظور این است که فرد از سوی شرکت یا فردی معتبر به شما توصیه شده باشد و افرادی قابلاعتماد و حرفهای تواناییهایش را ضمانت کرده باشند.
- ظاهر رزومه را هم بررسی کنید. چیدمان درست و اصولی در کنار عاریبودن رزومه از غلطهای املایی نشانههای خوبی هستند.
از فرد دیگری هم بخواهید که رزومهها را در کنارتان بررسی کند. با صاحب رزومههای منتخب تماس بگیرید و در طی حدود ۱۰ دقیقه، صحبت و اطلاعاتتان را درباره آنها و رزومهشان بیشتر کنید. همیشه دقت داشته باشید که مایل هستید با فرد موردنظر در ارتباط قرار بگیرید؟ برقراری ارتباط سالم با اعضای تیم بسیار مهم است.
این دو توصیه را هم در زمینه جذب نیرو برای استارتاپ در نظر داشته باشید:
- ۳۰ دقیقه قبل یا بعد از زمان مشخص برای مصاحبه با فرد تماس بگیرید. البته این یک پیشنهاد است و قصدش آزار متقاضی نیست. هدف چیست؟ با این کار میزان آمادگی فرد در مواجهه با موقعیتهای غیرمنتظره را میسنجید. مدیریت این وضعیت میتواند نشانهای از انعطافپذیری شما هم باشد.
- از متقاضیان بخواهید که از شکستهای کاریشان برایتان بگویند. بگذارید که هرچه دوست دارند بگویند و در این میان دقت کنید و ببینید که آیا از ارقام و استدلالات مستند برای بیان تجربههایشان میگویند یا خیر. حواستان باشد که آیا این فرد بهرغم گفتن از شکستها، همچنان رویکردی سازنده و مثبت دارد یا خیر. این را هم ببینید که آیا خودش را مسئول شکستهایش میبیند یا ناکامیها را به گردن دیگران میاندازد.
- بنا به موقعیت شغلی درخواستی فرد، درباره موضوعی از قصد اشتباه صحبت کنید. با این کار فرد را محک بزنید و ببینید که متوجه اشتباه میشود یا خیر. فردی که متوجه اشتباه بشود و آن را مطرح کند، گزینهای باسواد و بااعتماد به نفس است که برای مجموعهتان مفید خواهد بود.
قدم پنجم: بگذارید که دادهها هدایتتان کنند
بعد از بررسی رزومهها، سعی کنید که از آنها آزمونی رفتاری بگیرید. آزمونهای استانداردی وجود دارد که میتوانند رفتار متقاضیان را بسنجند و شما را در انتخاب بهترین نیروهای کار یاری کنند. با استفاده از تستهای رایج استخدام برای تشخیص رفتار متقاضی، کارتان در فرایند استخدام سادهتر میشود. نرمافزارها و برنامههای آزمون رفتاری مختلف، دادههای گوناگونی در خود دارند. این برنامهها با بررسی پاسخهای متقاضی و با در دستداشتن حجم وسیعی از دادهها میتوانند درباره فرد موردنظرتان اطلاعات خوبی به شما بدهند.
اگر ویژگیهای نهایی مطرحشده فرد با ایدهآل ذهنیتان تفاوت دارد که هیچ اما اگر ویژگیهایش تقریبا متناسب با کسی است که برای استخدام در نظر دارید، باید به او به عنوان گزینهای مناسب برای همکاری نگاه کنید. اگر فردی قبول شد و به تیمتان پیوست، به او اجازه بدهید که قبل از شروع، روند کارتان را ببیند و مرور کند؛ چیزی شبیه کارآموزی. در این صورت، او متوجه میشود که روند کار پیش رویش چه خواهد بود.
قدم ششم: سیستم پرداخت را مدیریت کنید
استارتاپها باید در پرداخت دستمزد و حقوق دقت زیادی بهخرج بدهند. گاهی امکان پرداخت حقوقهای بالا و یکسان به همه کارکنان وجود ندارد. در جذب افراد و پرداخت به آنها دقت کنید. برای مثال، شاید اصلا نیازی به یک فرد فوقحرفهای با دستمزد بسیار بالا نداشته باشید. البته این را هم در نظر بگیرید که برای مدیریت هزینهها، نباید دستمزدی بسیار اندک برای کارکنان خود در نظر بگیرید. اگر کارکردن برای شما توجیه اقتصادی مناسبی برای نیروهای کاریتان نداشته باشد، همکاری مناسبی شکل نخواهد گرفت. برای داشتن کارکنان راضی و خوشحال باید بهطور معقولی به آنها دستمزد بدهید. در زمینه استخدام و پرداخت به نکات زیر هم دقت کنید:
- برای همه افراد از جمله کارکنان غیرارشد، حقوق و دستمزدی متعادل و متناسب با تواناییها و کیفیت کاریشان در نظر بگیرید.
- تجربه و تخصص کارکنان ارشد را در پرداخت دستمزد در نظر داشته باشید. طوری دستمزد و حقوقشان را بپردازید که انگیزه ماندن داشته باشند.
- به کارکنان ارشد خود سهامی ۰.۵ تا ۳درصدی پیشنهاد کنید. با این کار هم انگیزهشان برای ماندن در کنار خود را بیشتر خواهید کرد و هم به آنها احساس مالکیت و تعلق بیشتر به کار را منتقل میکنید.
قدم هفتم: برنامه معارفه ترتیب بدهید
بنیانگذاران استارتاپها باید برنامه معارفه مناسبی ترتیب بدهند. چنین روندی به اعضای تیم کمک میکند که بهرهورتر عمل کنند و پیش بروند. برای اینکه کارکنان جدید از سردرگمی رها شوند، فهرستی از ابزارها، نکاتی درباره زمانبندی امور، مستندات لازم برای پیشبرد وظایف، سیسم ارتباطات و… را با آنها درمیان بگذارید. جلسات معارفه را بهروز نگه دارید. برای مثال، جلسهای که برای گروههای فروش قبلیتان ترتیب داده بودید، برای گروههای تازه فروشی که به شما پیوستهاند، قدیمی شدهاند. پس باید روند را مدام بنا به شرایط و تغییرات کار عوض و بهروزرسانی کنید.
لازم است، کارکنان تازهوارد بدانند که قرار است طی ۱۵، ۳۰، ۶۰ و ۹۰ روز آینده چه کارهایی انجام بدهند و چطور ارزیابی شوند. پس آنها را در جریان بگذارید. انتقال فرهنگ سازمانی به افراد هم اهمیت بهشدت زیادی دارد. باید بدانید که خواهان ایجاد چه نوع ارتباطاتی در تیم هستید، روند کار را با چه سرعت و شیوهای پیش میبرید و درباره همه اینها که فرهنگ کاری استارتاپ را میسازند به اعضای تازهوارد اطلاع بدهید. در خلال جلسات معارفه از چشمانداز استارتاپ و روند پیش رو در ۳، ۶، ۱۲، ۱۸ و ۲۴ ماه آینده برای کارکنان جدید بگویید.
قدم هشتم: میزان سازگاری کارکنان با سیستم را بسنجید
پس از جذب و استخدام افراد در استارتاپ خود، میزان سازگاری و تطبیقپذیری فرد با سیستم را بعد از ۳۰، ۶۰ و ۹۰ روز کاریشان ارزیابی کنید. در ماه نخست، به نیروی تازه کمک کنید که روش انجام وظایفش را یاد بگیرد. مطمئن شوید که با فرهنگ سازمانی خودش را تطبیق داده است. اهدافی قابلدسترس و واقعگرایانه درباره نتایج و خروجیهای موردانتظار از او برایش متصور شوید و بگذارید که خودش هم در جریان آنها باشد.
دو ماه پس از جذب فرد به سیستم، دیگر باید در سیستم جا افتاده باشد و خودش با نظارتهای کمتر بتواند وظایفش را پیش ببرد. در این زمان او میتواند مسئولیت امور مربوط به خودش را بدون نظارتهای فراوان به عهده بگیرد. در واقع، مستقلتر میشود و آگاهتر.
سه ماه پس از شروع به کارکردن نیروی تازه در استارتاپ، منتظر ظهور نتایج و خروجی کارهایش باشید. اگر دیدید که در این مدت توانسته از پس وظایفش بهخوبی برآید، امکان پیشرفت او بیشتر میشود. در نتیجه میتوانید مسئولیتها و نقش او را توسعه بدهید.
قبل از اینکه کارکنانتان به ۳۰ نفر برسند، باید روی تکتکشان نظارت داشته باشید و زمان مناسبی را صرف شناخت آنها کنید. با ارزیابی عملکرد و شخصیت کارکنان در ابتدای فعالیت استارتاپ است که متوجه میشوید با چه کسانی همکاری میکنید و چه چیزهایی باعث انگیزش آنها میشود.
“برای استخدام افراد برای یک استارتاپ باید به چه چیزهایی توجه کنیم؟”
فرایند استخدام و جذب هیچگاه تمام نمیشود؟
همیشه استارتاپ خود را در حالت جذب نیرو نگه دارید. یعنی همیشه آمادگی واردشدن به این فرایند را داشته باشید. امکان دارد در سالها و ماههای نخست کاریتان با نیروهای مناسبی روبهرو نشوید. برای جاافتادن کارتان در بازار و پیشرفتن در مسیر تعادل، احتمال تغییرهای فراوان در نیروهای کاری وجود دارد. همیشه ۳۰درصد از زمانتان در هفته را به بررسی رزومههای تازه و جذب نیروهای جدید اختصاص بدهید. اگر کارکنان استخدامیتان با فرهنگ سازمانی سازگاری ندارند، لازم است که آنها را عوض کنید.
برای تشخیص الماس از میان سنگهای معمولی، گاهی لازم است که تکتک آنها را بهدقت بررسی کنید. در این میان، سنگهای معمولی زیادی هم میبینید اما دست از رسیدن به الماس یا همان نیروهای زبده و خبره نکشید. در دو حالت، فرایند استخدام متوقف میشود. یکی زمان رشد و بهرهوری زیاد و دیگری زمانی که اوضاع خراب است. در مورد اول، همه نیروها بهخوبی کار میکنند و وضعیت استارتاپ مطلوب است. پس دیگر نیازی به استخدام افراد تازه نیست. در مورد دوم، اوضاع فرق میکند و چون هیچچیز خوب پیش نمیرود، باید استخدام را هم متوقف کنید تا اوضاع مدیریت شود و به حالت تعادل برگردد.
فرایند جذب نیرو برای استارتاپها بسیار مهم است. نباید به بهای معطوفکردن توجه خود روی محصول یا خدمات از اهمیت این امر غافل شوید. همیشه بدانید که به چه نقشها و موقعیتهای شغلی در استارتاپ خود نیاز دارید. روند کار را مطابق گامهای پیشنهادی مقاله پیش ببرید و به کارکردن با افرادی بیاندیشید که چشمانداز و اهدافتان را بهخوبی درک میکنند و برایشان ارزش قائل هستند. استخدام افرادی را در نظر داشته باشید که به چیزی بیش از حقوق و دستمزد میاندیشند. اینها کسانی خواهند بود که به شما برای رقمزدن موفقیتهای زیاد کمک میکنند.